نگاهی به نقش علما در ترویج و تعمیق فرهنگ عزاداری سیدالشهدا(ع) در یکصد سال اخیر
عزاداری حضرت سیدالشهدا(ع) بهعنوان یکی از مهمترین و تأثیرگذارترین مراسم مذهبی در تاریخ شیعه شناخته میشود. این مراسم که ریشه در واقعه کربلا و شهادت امام حسین(ع) دارد، نهتنها یک آیین عزاداری بلکه به یک حرکت فرهنگی و اجتماعی عظیم تبدیل شده است. در طول تاریخ، علمای بزرگ دین، نقش محوری و تأثیرگذاری در شکلگیری، ترویج و حفظ این سنت حسینی ایفا کردهاند. حجتالاسلام والمسلمین آشتیانی در سخنان خود در این مقاله، به بررسی نقشی که علمای دین در احیای عزاداری حضرت سیدالشهدا(ع) در یکصد سال اخیر داشتهاند، پرداخته است.
خداوند متعال توفیق دهد که روزبهروز بر موفقیتهای ما افزوده شود. پروردگار عالم را شاکریم که ما را در این ایام سر سفره سیدالشهدا، حضرت اباعبدالله الحسین(ع) مهمان کرده است. حوزه علمیه، همچنان در مسیر تقویت مبانی اعتقادی و معرفتی جامعه گام برمیدارد و ما نیز در این راه سهم خود را ادا میکنیم. در این محفل، ما به بررسی پیشینه رثا و مرثیه در یکصد سال اخیر و نقش حوزههای علمیه در این زمینه خواهیم پرداخت.
پیشینه رثا و مرثیه در حوزههای علمیه
برای اینکه بحث بهطور کامل و جامع ارائه شود، اجازه دهید که این موضوع را در دو بخش مورد بررسی قرار دهیم. بخش اول، به پیشینه رثا و مرثیه در قبل از یکصد سال اخیر و بخش دوم، به نقش علما در تقویت مرثیهخوانی و مقتلنویسی در یکصد سال اخیر اختصاص دارد.
رثا و مرثیه قبل از یکصد سال اخیر
مرثیهخوانی و مقتلنویسی، از دیرباز در حوزههای علمیه مطرح بوده است. علما و بزرگان دین، همواره در تقویت و گسترش این فعالیتهای فرهنگی و مذهبی، بهویژه پیرامون شهادت اهلبیت(ع)، نقش بهسزایی ایفا کردهاند. بهویژه شهادت امام حسین(ع) که محور بسیاری از اشعار و مراثی مذهبی بوده است.
تعریف مرثیه و مقتل
در زبان عربی، مرثیه به گریه کردن برای کسی گفته میشود که از دنیا رفته است، همراه با ذکر فضائل و مناقب آن شخص. این نوع گریه نهتنها نشاندهنده اندوه؛ بلکه تجلیل و ستایش از ویژگیهای برجسته فرد متوفی است.
همچنین، مقتل بهمعنای بیان یا نوشتن پیرامون کشته شدن اولیای خداست. در حقیقت، مقتلنویسی به ثبت و نقل حوادث شهادت، بهویژه شهادت اهلبیت(ع) میپردازد و یکی از ابزارهای مهم در یادآوری این واقعه بزرگ است.
نتیجهگیر
یدر پایان، میتوان گفت که مرثیهخوانی و مقتلنویسی، نهتنها بهعنوان یک فعالیت مذهبی؛ بلکه بهعنوان ابزاری برای تقویت اعتقادات دینی و معرفتی جامعه، جایگاهی ویژه در تاریخ علم و دین داشته است. علما و بزرگان دین در یکصد سال اخیر با تقویت این عرصهها، نقشی اساسی در احیای فرهنگ عاشورایی ایفا کردهاند و این مسیر همچنان ادامه دارد.
مرثیهخوانی و مقتلخوانی برای اهلبیت(ع)
در طول تاریخ تشیع، اهلبیت(ع) همواره به مرثیهخوانی، مقتلخوانی و عزاداری برای خود تأکید داشتهاند. این تأکیدات، نهتنها برای یادآوری مصائب اهلبیت(ع)، بلکه بهعنوان ابزاری برای تقویت ایمان و اعتقادات دینی و مذهبی جامعه مطرح بوده است. حضرت سیدالشهدا(ع) بهویژه مورد توجه ویژهای قرار گرفته است؛ چراکه مصیبت ایشان و خاندانشان در کربلا، از عمیقترین و جانسوزترین مصیبتها در تاریخ اسلام است.
سه بخش اصلی فعالیت علما در عزاداری اهلبیت(ع)
علمای بزرگ تشیع، در طول تاریخ خود، در سه بخش اصلی پیرامون عزاداری، مقتلخوانی و مرثیهخوانی برای اهلبیت(ع)، بهویژه امام حسین(ع) فعالیت کردهاند
1. مرثیهخوانی و مقتلخوانی برای امام حسین و اهلبیت(ع): علما خود اقدام به مرثیهخوانی و مقتلخوانی کردهاند تا مصائب اهلبیت (ع)را برای مردم یادآوری کنند و در قلبها و ذهنها جاودانه سازند.
2. تشویق مردم به عزاداری: علما به مردم توصیه میکردند تا در مراسم عزاداری امام حسین(ع) شرکت کنند و خودشان نیز در منازل خویش این مراسمات را برگزار میکردند.
3. نگارش کتابهای مقتل و رسای امام حسین و اهلبیت(ع): علما و بزرگان دینی در طول تاریخ کتابهای فراوانی پیرامون مقتلخوانی امام حسین و اهلبیت(ع) نوشتهاند تا این مصیبتها و حماسه عاشورا برای نسلهای آینده حفظ شود.
دستور اهلبیت(ع) برای مرثیهخوانی و مقتلخوانی
اهلبیت(ع) خود به مرثیهخوانی و مقتلخوانی تأکید داشتهاند. یکی از نمونههای این تأکید، در روایات مختلف آمده است. حضرت علیبن موسیالرضا(ع) که خود یکی از بزرگترین شخصیتهای تاریخ اسلام است، در روایت معروفی خطاب به ابن شبیب میفرماید: «یَاابْنَ شَبِیبٍ! اِنْ کُنْتَ بَاکِیاً لِشَیْءٍ فَابْکِ لِلْحُسَیْنِبْنِ عَلِیِّبْنِ اَبِیطَالِبٍ عهما؟؛ فَاِنَّهُ ذُبِحَ کَمَا یُذْبَحُ الْکَبْشُ.» (صدوق، محمدبن علی، الامالی، ص۱۹۲)؛ اگر برای چیزی باید گریه کنی، گریه برای حسینبن علی(ع) باشد؛ زیرا او همانطور که گوسفند را ذبح میکنند، ذبح شد.
این روایت تأکید میکند که مرثیهخوانی و مقتلخوانی برای امام حسین(ع) نهتنها جایز بلکه در واقع یک وظیفه است تا مصائب ایشان همواره در یادها بماند.
مرثیهخوانی از زبان اهلبیت(ع)
حضرت رضا(ع) نیز در روایت دیگری میفرماید:
«یابن شبیب! اگر بخواهی برای چیزی گریه کنی، برای حسینبن علی(ع) گریه کن؛ زیرا در ماه محرم، خون حسین(ع) ریخته شد.»
این تأکید از حضرت رضا(ع) نشاندهنده اهمیت یادآوری مصیبتهای عاشورا و یادآوری فاجعهای است که در آن، نهتنها خون امام حسین(ع)؛ بلکه خون تمامی اهلبیت(ع) و یاران ایشان ریخته شد.
حفظ حرمت ماه محرم و عاشورا
حضرت امام رضا(ع) در یک روایت تاریخی به وضعیت قبل از اسلام اشاره میکنند و میفرمایند: «اِنَّ الْمُحَرَّمَ هُوَ الشَّهْرُ الَّذِی کَانَ اَهْلُ الْجَاهِلِیَّةِ فِیمَا مَضَی یُحَرِّمُونَ فِیهِ الظُّلْمَ وَ الْقِتَالَ لِحُرْمَتِهِ فَمَا عَرَفَتْ هَذِهِ الْاُمَّةُ حُرْمَةَ شَهْرِهَا وَلَا حُرْمَةَ نَبِیِّهَا(ص) لَقَدْ قَتَلُوا فِی هَذَا الشَّهْرِ ذُرِّیَّتَهُ وَسَبَوْا نِسَاءَهُ وَانْتَهَبُوا ثَقَلَهُ فَلَا غَفَرَ اللَّهُ لَهُمْ ذَلِکَ اَبَداً.» قبل از اسلام، در زمان جاهلیت، حرمت ماه محرم رعایت میشد؛ اما پس از ظهور اسلام و با شهادت امام حسین(ع)، حرمت این ماه شکست. امام رضا(ع) تصریح میفرماید:
«خون حسین(ع) در این ماه ریخته شد و این حرمت را شکستند.»
این جملات بهروشنی نشاندهنده اهمیت ویژهای است که اسلام به عزاداری برای امام حسین و اهلبیت ایشان(ع) داده است.
نتیجهگیری
مرثیهخوانی و مقتلخوانی برای اهلبیت(ع)؛ بهویژه امام حسین(ع)، نهتنها یک سنت تاریخی بلکه یک دستور دینی است که از سوی خود اهلبیت(ع) تأکید شده است. این سنت بهویژه در طول تاریخ تشیع بهطور مستمر توسط علما و بزرگان دین گسترش یافته و همچنان در جامعه اسلامی بهعنوان یک ابزار مهم برای تقویت ایمان و حفظ اصول دینی مورد توجه قرار دارد.
مرثیهخوانی و مقتلخوانی توسط اهلبیت(ع)
مرثیهخوانی و مقتلخوانی برای اهل بیت(ع)؛ بهویژه امام حسین(ع)، نهتنها در میان پیروانشان بلکه خود اهلبیت(ع) نیز به این سنتها توجه ویژهای داشتهاند. این امر در برخی روایات و اقدامات آنان، کاملاً مشهود است و یک الگوی مهم برای پیروان آنها بهشمار میرود.
مرثیهخوانی توسط حضرت رضا(ع)
یکی از نمونههای برجسته مرثیهخوانی و مقتلخوانی توسط اهلبیت(ع)، در مراسمی است که حضرت علیبن موسیالرضا(ع) خود برگزار کردند. در روایتی از شیخ عباس قمی(رض) در بحارالانوار آمده است که حضرت رضا(ع) در روز اول ماه محرم از دعبل خزاعی خواستند تا مرثیهای برای امام حسین(ع) بخواند. حضرت رضا(ع) برای اینکه فضای عزاداری برای امام حسین(ع) را در خانه خود ایجاد کند، شخصاً پردهای نصب کردند تا زنان و کنیزان در پشت آن بنشینند و عزاداری کنند. این اقدام حضرت نشاندهنده حساسیت ایشان به اقامه عزای امام حسین(ع) حتی در داخل منزل است.
دعبل خزاعی نیز در این مراسم، مرثیهای خواند که بسیار تأثیرگذار بود. یکی از ابیات مشهور او این بود:
«أفاطم لو خلت الحسین مجدلا وقد مات عطشانا بشط فرات»
این شعر بهطور خاص تصویری از وضعیت امام حسین(ع) در کربلا، با دلی پر از مصیبت و بهشکل دلخراشی، تصویر میکند.
درخواست اقامه عزای سیدالشهدا(ع)این روایات نشان میدهند که حضرت رضا(ع) خود در خانهاش به اقامه عزای امام حسین(ع) پرداخته و فضای عزاداری را بهطور کامل فراهم کرده است. حضور زنان در پشت پرده و مردان در مقابل امام، هرکدام بهنوعی اشاره به اهمیت حفظ احترام و شرافت امام حسین(ع) و خاندان او دارد. این نهتنها یک نمونه از مرثیهخوانی است؛ بلکه بهطور غیرمستقیم به پیروان اهلبیت(ع) گوشزد میکند که اقامه عزای امام حسین(ع) چگونه باید در خانهها و محافل عمومی برگزار شود.
مرثیهخوانی در زمان امام صادق(ع)
این رویه در زمان امام صادق(ع) نیز ادامه داشت. در روایاتی آمده که ابوهارون مکفوف در خدمت امام صادق(ع) مرثیهخوانی کرد و صدای گریه و ناله از زنان حاضر در مجلس بلند شد. امام صادق(ع) نهتنها هیچ اعتراضی نکردند؛ بلکه از گریه زنان نیز حمایت کرده و تأکید داشتند که به حرمت امام حسین(ع) باید اشک بریزیم و هیچگونه جلوگیری از ابراز احساسات در این زمینه نباید صورت گیرد.
متن روایت
«قال حدثنا سعدبن عبدالله عن محمدبن الحسینبن الخطاب عن محمدبن إسماعیل عن صالحبن عقبة عن أبیهارون المکفوف قال: قال لی أبوعبدالله(ع) یا أباهارون أنشدنی فی الحسین(ع) فأنشدته. قال: فقال لی أنشدنی کما ینشدون یعنی بالرقة قال فأنشدته هذا الشعرامرر على جدث الحسین.... فقل لأعظمه الزکیة قال فبکى ثم قال زدنی فأنشدته القصیدة الأخرى قال فبکى وسمعت البکاء من خلف الستر قال فلما فرغت قال یا أباهارون من أنشد فی الحسین(ع) شعرا فبکى وأبکى عشرة کتب لهم الجنة ومن أنشد فی الحسین(ع) شعرا فبکى وأبکى خمسة کتب له الجنة ومن أنشد فی الحسین(ع) شعرا فبکى وأبکى واحدا کتب لهم الجنة ومن ذکر الحسین(ع) عنده فخرج من عینیه مقدار جناح ذبابة کان ثوابه علىالله عز و جل ولم یرض له بدون الجنة.» (ثوابالاعمال، ص178)
نتیجهگیری
مرثیهخوانی و مقتلخوانی برای اهلبیت(ع)؛ بهویژه امام حسین(ع)، نهتنها یک سنت که از خود اهلبیت(ع) نیز بهعنوان یک عمل دینی و عبادتی مورد تأکید قرار گرفته است. در این روند، از حضرت امام صادق(ع) گرفته تا امام رضا(ع)، خود اهلبیت(ع) پیشگام در اقامه عزای امام حسین(ع) بودهاند و تلاش کردهاند که این سنت در میان پیروانشان زنده بماند. این نشاندهنده اهمیت ویژهای است که اهلبیت(ع) برای عزاداری امام حسین(ع) و یادآوری مصیبتهای کربلا قائل بودهاند.
مقتلخوانی و مرثیهنگاری در تاریخ تشیع
مقتلخوانی و مرثیهنگاری بهعنوان یکی از ارکان اصلی عزاداری برای سیدالشهدا، امام حسین(ع)، همواره مورد توجه اهلبیت(ع) و علمای بزرگ شیعه بوده است. این سنتها نهتنها بهعنوان یک عبادت و نشان از محبت به اهلبیت(ع)؛ بلکه بهعنوان یکوسیله برای حفظ یاد امام حسین(ع) و ارزشهای عاشورا در طول تاریخ شناخته شده است.
آغاز مقتلنگاری توسط یاران امام علی(ع)
اولین گام در مقتلنگاری را یکی از یاران نزدیک حضرت امام علی(ع)، اصبغبن نباته، برداشت. ایشان از فرماندهان لشکر حضرت علی و یک شخصیت برجسته در تاریخ اسلام بود. طبق برخی منابع، اصبغبن نباته اولین کسی است که به نوشتن مقتل امام حسین(ع) اقدام کرده است. اگرچه نسخهای از این مقتل به دست ما نرسیده است؛ اما آقابزرگ تهرانی در الذریعه مینویسد که او اولین کسی بود که مقتل امام حسین(ع) را نوشت.
مقتلنگاری توسط جابربن یزید جُعفی
بعد از اصبغبن نباته، جابربن یزید جُعفی، یکی از اصحاب خاص امام باقر(ع)، به نوشتن مقتل امام حسین(ع) پرداخت. جابربن یزید که از شخصیتهای برجسته علمی و فرهنگی آن دوران بود، در قرن دوم هجری زندگی میکرد و مقتلنگاری او بهعنوان یکی از منابع اولیه در این زمینه شناخته میشود.
سه بخش اصلی در عزاداری سیدالشهدا(ع)
عزاداری برای امام حسین(ع) دارای سه بخش اصلی است که از اهلبیت(ع) آموخته شده است:
1. مقتلخوانی و مرثیهخوانی: این بخش به خواندن مرثیهها و اشعار در وصف مصیبتهای امام حسین(ع) و یاران ایشان اختصاص دارد. مقتلخوانی بهعنوان یکی از ارکان اصلی عزاداری، همواره در محافل عزاداری و مجالس ذکر امام حسین(ع) اجرا میشود.
2. مقتلنگاری و نوشتن مقتل: نگارش مقتل امام حسین(ع) بهعنوان یک سند تاریخی و فرهنگی برای حفظ یاد و مرام ایشان انجام میشود. این کار بهطور گسترده در میان علمای شیعه در طول تاریخ مورد توجه قرار گرفته است.
3. اقامه عزا در منازل: یکی از سنتهای مهمی که در میان اهلبیت(ع) وجود داشت، برپایی عزای امام حسین(ع) در خانهها و منازل بود. این مراسمها در فضایی معنوی و با حضور خانواده و نزدیکان امام(ع) برگزار میشد.
عزاداری علنی در تاریخ تشیع
پیش از قرن چهارم هجری، عزاداری برای سیدالشهدا(ع) عمدتاً بهصورت محدود و در محافل خصوصی برگزار میشد؛ اما از سال ۳۲۴ قمری و در دوران حکومت آلبویه، عزاداری برای امام حسین(ع) بهطور علنی و گستردهای در خیابانها، کوچهها و بازارها آغاز شد. این امر بهویژه با حمایتهای معنوی شیخ کلینی(ره)، یکی از بزرگترین علمای شیعه، از آلبویه تقویت شد. شیخ کلینی(ره) به آلبویه یاد داد که باید عزاداری بر سیدالشهدا(ع) را تقویت کنند و آن را بهصورت علنی در سطح جامعه برگزار کنند.
نتیجهگیری
مقتلخوانی و مرثیهنگاری در تاریخ تشیع نهتنها از عبادات مذهبی بلکه بهعنوان یک فرهنگ غنی و ریشهدار در زندگی مسلمانان شناخته میشود. از اولین مقتلنگاران همچون اصبغبن نباته و جابربن یزید جُعفی گرفته تا اقدامات بزرگانی چون مرحوم کلینی در دوران آلبویه، عزاداری برای امام حسین(ع) از سنتهایی بوده که توسط اهلبیت(ع) آغاز و سپس توسط علمای بزرگ شیعه در طول تاریخ تقویت و گسترش یافته است.
نقش علما در زنده نگهداشتن عزاداری سیدالشهدا(ع) و گسترش آن
از آغاز قرن چهارم هجری، بهویژه در دوره حکومت آلبویه، عزاداری علنی برای سیدالشهدا(ع) در میان مسلمانان گسترش یافت. در این مسیر، علما نقش اساسی داشتند و بهویژه برخی از شخصیتهای برجسته علمی تأکید داشتند که عزاداری برای امام حسین(ع) باید نهتنها ادامه پیدا کند، بلکه بهطور علنی و عمومی در جامعه اجرا شود.
حمایتهای معنوی علما از آلبویه
مرحوم کلینی (متوفی ۳۲۹ قمری) که از بزرگترین محدثین شیعه بود، در دوره حکومت آلبویه به تقویت عزاداری امام حسین(ع) تأکید کرد. در این دوره، آلبویه که از سال ۳۲۱ قمری در ایران و عراق قدرتمند شده بودند، نیاز به هدایت و مشاوره در مسائل مذهبی داشتند. این هدایتها از سوی بزرگان شیعه مانند مرحوم کلینی، شیخ مفید (متوفی ۴۱۳ قمری) و ابنقولوی قمی (متوفی ۳۶۹ قمری) انجام میشد. این علما به آلبویه آموختند که عزاداری امام حسین(ع) باید تقویت شود و بهطور علنی در سطح جامعه برگزار گردد.
آغاز عزاداری علنی در بغداد و سیاستهای آلبویه
اولین اقدامات رسمی آلبویه برای تقویت عزاداری امام حسین(ع) در بغداد صورت گرفت. در سالهای اولیه حکومت آلبویه، بخشنامهای صادر شد که طبق آن، مردم باید در روزهای عاشورا و ایام محرم، از خانههای خود بیرون بیایند و در عزاداریها شرکت کنند. بر اساس این بخشنامه:
• هیچکس حق نداشت در خانه بماند و باید در مراسمات عمومی حضور مییافت.
• همه باید لباس مشکی میپوشیدند و هیچکسی حق نداشت، در خانه آشپزی کند.
• غذا باید در مساجد پخته میشد و مردم، میبایست در خیابانها با فریاد «حسین حسین» در عزای امام حسین(ع) شرکت میکردند.
این اقدامات نهتنها در بغداد؛ بلکه در سایر مناطق تحت حکومت آلبویه گسترش یافت.
نقش علما در تقویت عزاداری و حفظ اسلام
علما به آلبویه یاد دادند که عزاداری امام حسین(ع) یکی از ابزارهای مهم برای حفظ اسلام و تقویت هویت شیعی است. امام خمینی(قد) فرمودهاند: «محرم و صفر است که اسلام را زنده نگه داشته است.» این جمله تأکیدی است بر اهمیت ایام عزاداری امام حسین(ع) در تقویت اصول اسلام و شیعه. در حقیقت، عزاداری امام حسین(ع) نهتنها یک مراسم مذهبی است؛ بلکه بهعنوان یک حرکت اجتماعی و فرهنگی برای حفظ و نشر ارزشهای اسلامی در تاریخ مسلمانان شناخته میشود.
تأثیر در دوره صفویه
در قرون بعدی، بهویژه در دوران صفویه (قرن ۹ تا ۱۱ هجری)، این عزاداریها بهطور جدیتر از گذشته ادامه یافت. در این دوره، علاوه بر برگزاری مراسم در مساجد و خیابانها، توجه به سازماندهی رسمیتر مراسمات عزاداری و شکلگیری ساختارهای اجتماعی مرتبط با آن افزایش یافت. در این دوران، علمای بزرگ همچنان بر اهمیت عزاداری امام حسین(ع) و نقش آن در تقویت ایمان و پیوند اجتماعی تأکید میکردند.
نتیجهگیری
عزاداری سیدالشهدا(ع) و تقویت آن توسط علما و حاکمان شیعه در طول تاریخ، از جمله در دوره آلبویه و دوران صفویه، نشاندهنده اهمیت بیپایان این مراسمها در تاریخ اسلام است. علما از آغاز تا به امروز، با هدایتگریهای خود به حاکمان و مردم، عزاداری امام حسین(ع) را بهعنوان یک ابزار قدرتمند برای حفظ اسلام و اصول شیعی در جامعه معرفی کردهاند.
عزاداری سیدالشهدا(ع) در دوران صفویه و نقش علما
در دوران صفویه، عزاداری بر سیدالشهدا(ع) بهطور چشمگیری تقویت شد و این روند با توصیههای علما و پادشاهان صفوی گسترش یافت. اولین پادشاه صفوی، شاه اسماعیل صفوی، با مشرف شدن به کربلا و برپایی مراسم عزاداری در این سرزمین، پایهگذار سنتی شد که بعدها در دوران صفویه گسترش یافت.
تشویق و هدایت علما به صفویه
علما و شخصیتهای برجسته علمی در عصر صفویه نقش اساسی در تقویت عزاداری سیدالشهدا(ع) و تشویق مردم به پیادهروی به کربلا داشتند. که به برخی از این شخصیتها اشاره میشود:
• شیخ بهایی(ره)، یکی از بزرگترین علمای دوران صفویه که به شاهعباس و دربار صفوی توصیه میکرد که به عزاداری برای سیدالشهدا(ع) و تقویت مراسمهای مذهبی توجه بیشتری داشته باشند.
• مقدس اردبیلی(ره) که در حوزههای علمی و دینی تأثیر زیادی داشت و با توصیههایش، توجه به عزاداری سیدالشهدا(ع) را افزایش داد.
• ملاصدرا، استرآبادی، میرداماد و مجلسى(ره) (هم پدر و هم فرزند)، از دیگر علمای بزرگ بودند که بهطور مداوم به تقویت عزاداریها و شادابی مراسم مذهبی در دربار صفوی تأکید داشتند.
این علما نهتنها در خطابهها و نوشتههای خود به اهمیت عزاداری اشاره میکردند؛ بلکه خود نیز در مراسمها شرکت میکردند و به مردم توصیه میکردند که لباس سیاه بپوشند و در خانههای خود مجالس عزاداری برقرار کنند.
نقش مهم علما در گسترش عزاداری عمومی
در این دوران، بسیاری از علما با تقویت و حمایت از مراسم عزاداری سیدالشهدا(ع) به مردم توصیه میکردند که عزاداریها را در خانهها و مدارس برگزار کنند و برای گرامیداشت یاد امام حسین(ع) در اجتماع فعال باشند. برخی از علما حتی خودشان نیز در این مراسمها با پوشیدن لباس سیاه و شرکت در مجالس عزاداری نمونهای از تعهد و همدلی با مردم را نشان میدادند.
پیشینه مقتلنویسی و مقتلخوانی
در طول تاریخ تشیع، علما همواره به مقتلنویسی و مقتلخوانی اهمیت میدادند. این روند از زمان اهلبیت(ع) آغاز شد؛ بهطوری که اصبغبن نباته، یکی از یاران ویژه امیرالمؤمنین علی(ع) و جابربن یزید جعفی، اولین کسانی بودند که مقتل امام حسین(ع) را نوشتند. پس از آن، شیخ مفید، شیخ طوسی و دیگر علمای بزرگ نیز در کتابهای خود به شهادت امام حسین(ع) پرداخته و اهمیت آن را در حفظ فرهنگ شیعی تبیین کردند.
در دورانهای بعدی، ابنطاووس(ره) و دیگر علما همچنان به مقتلنویسی و مقتلخوانی ادامه دادند. آنها تأکید میکردند که این اقدامها نهتنها برای زنده نگهداشتن یاد امام حسین(ع)؛ بلکه برای تقویت ایمان و اتحاد مسلمانان ضروری است.
عزاداری در دوران قاجار
با ورود به دوران قاجار، در حدود ۱۳۰ سال حکومت این خاندان بر ایران، مراسم عزاداری سیدالشهدا(ع) با حمایتهای دولتی و مردمی بهشدت گسترش یافت. پادشاهان قاجار نیز بهطور ضمنی یا صریحاً از برگزاری این مراسمها حمایت میکردند. در این دوره، توسعه مراسم عزاداری بهویژه در شهرهای بزرگ و مهم مانند تهران و اصفهان بهوضوح قابل مشاهده بود.
نتیجهگیری
در دوران صفویه و بعدها در دوران قاجار، نقش علما در تقویت عزاداری سیدالشهدا(ع) و تشویق مردم به برپایی این مراسمها و زیارتهای کربلا و عتبات عالیات، بسیار حیاتی بود. علمای بزرگ همچون شیخ بهایی و مقدس اردبیلی(ره) بهطور مستمر عزاداری سیدالشهدا(ع) را یکی از ارکان مهم حفظ اسلام و تشیع میدانستند و آن را بهعنوان یک ابزار فرهنگی و دینی قدرتمند برای تقویت ایمان در جامعه توصیه میکردند.
عزاداری سیدالشهدا(ع) در دوران قاجار و نقش علما
در دوران قاجار (از سال ۱۱۷۵ شمسی تا ۱۳۰۴ شمسی)، عزاداری سیدالشهدا(ع) بهطور چشمگیری گسترش یافت و نهادینه شد. این فرآیند در نتیجه تلاشها و توصیههای علمای بزرگ آن دوران بود که نقش حیاتی در تقویت و توسعه مراسم عزاداری ایفا کردند.
علمای برجسته دوران قاجار
چندتن از علمای بزرگ دوران قاجار که تأثیر زیادی بر توسعه عزاداری بر سیدالشهدا(ع) داشتند، عبارتند از:
• آیتالله میرزاحسن شیرازی(ره)، یکی از علمای برجسته شیعه در این دوره؛
• آیتالله میرزا محمدحسن آشتیانی(ره) که نقش مهمی در تأسیس و تقویت مراسمهای عزاداری داشت؛
• آیتالله بهبهانی(ره) که با توجه به موقعیت اجتماعی و علمیاش تأثیر زیادی در توسعه عزاداری داشت؛
• آیتالله سید شفتی(ره) که در راستای تشویق مردم به برگزاری مراسم عزاداری تلاشهای زیادی کرد؛
• آیتالله میرزا حبیبالله کاشانی(ره)، یکی دیگر از علمای برجسته این دوره؛
• ملااحمد نراقی و ملامهدی نراقی(ره) که هر دو به تأسیس مجالس عزاداری و تقویت فرهنگ عزاداری تأکید داشتند.
• محمد حسن نجفی(ره) (صاحب جواهرالکلام) که علاوه بر تألیفات علمی، در زمینه تقویت عزاداریها نیز نقش ایفا کرد.
این علما به پادشاهان قاجار توصیه میکردند که باید عزاداری برای سیدالشهدا(ع) را تقویت کنند و با حمایت از این سنت، مردم را به برپایی مراسمهای عزاداری و همچنین تقویت فرهنگ عاشورا ترغیب میکردند.
توسعه و نهادینه شدن عزاداری در دوران قاجار
در دوران قاجار، عزاداری بر سیدالشهدا(ع) بهحدی گسترش یافت که نهتنها از جنبههای ظاهری بلکه از لحاظ محتوایی نیز، دگرگونیهای قابل توجهی داشت. شکل عزاداریها بهویژه در ماههای محرم و صفر بهشکل نهادینهای در جامعه تثبیت شد.
در این دوره، برگزاری مراسم عزاداری با برپایی چادرها و خیمهها، نصب علمها و کتلها (چیزهای نمادین) و راهاندازی دستههای عزاداری بهویژه در شهرهای بزرگ مثل تهران و اصفهان رونق پیدا کرد. مردم و پادشاهان قاجار بهطور جدی در این مراسمها مشارکت میکردند.
آسیبها و چالشها در عزاداری دوران قاجار
اما گسترش عزاداری در این دوره بدون چالش نبوده است. یکی از نکات قابل توجه این است که در برخی موارد، آسیبها و آفتها به عزاداریها راه پیدا کرده و باعث تغییراتی در شکل و محتوای عزاداریها شد. این تغییرات ممکن است، بهویژه از جنبههای شکلی، محتوایی و توسعه مراسم ایجاد شده باشند.
تأثیر علما در نهادینهسازی عزاداری
نکته بسیار مهم این است که در دوران قاجار، علما با تشویق و هدایت مردم بهطور ویژه بر اهمیت عزاداری سیدالشهدا(ع) تأکید میکردند. اگر این علمای بزرگ نبودند، نهتنها پادشاهان قاجار؛ بلکه مردم عادی نیز نمیدانستند که چه وظیفهای در قبال عاشورا و محرم دارند.
در واقع، علمای دینی با ایجاد انگیزه و تشویق مردم به برپایی مراسم عزاداری و همچنین وقف املاک برای عزای سیدالشهدا(ع)، این سنت را در جامعه نهادینه کردند. وقف اموال توسط مردم برای برگزاری عزاداریها و کمک به پیشبرد مراسم، نشاندهنده اهمیت بالای عزاداری در آن دوران بود.
نتیجهگیری
در نتیجه، در دوران قاجار با حمایت و هدایتهای علما، عزاداری سیدالشهدا(ع) به یک سنت نهادینه و گسترده تبدیل شد. علمای بزرگی همچون آیتالله شیرازی، آیتالله آشتیانی و آیتالله بهبهانی(ره) نقش بهسزایی در این مسیر داشتند و با توصیهها و هدایتهای خود، نهتنها مراسم عزاداری را رونق بخشیدند؛ بلکه آن را به یکی از ارکان مهم فرهنگ شیعه تبدیل کردند.
سیر اجمالی پیرامون نقش علما در تقویت رثاء و مرثیه در یکصد سال اخیر
در این بخش، قصد داریم، به نقش علما در تقویت رثا و مرثیه در حوزههای علمیه و مقتلخوانی در یکصد سال اخیر بپردازیم. همانطور که میدانید، در یکصد سال گذشته، تحولات سیاسی و اجتماعی زیادی در ایران رخ داده است که بر فرهنگ عزاداری و مرثیهخوانی تأثیر گذاشت.
پیشینه رثاء و مرثیه و نقش علما
قبل از ورود به جزئیات، باید یادآور شویم که رثا و مرثیه و بهویژه مقتلخوانی، در گذشتهای دور در حوزههای علمیه و در میان علما بهعنوان یکی از ارکان مهم فرهنگی و دینی شناخته شده بود. اینگونه مراسم بهویژه در ایام محرم و صفر، ارتباط معنوی میان جامعه و اهلبیت(ع) را تقویت میکرد و از دوران صفویه به بعد در حوزههای علمیه ایران توسعه یافت.
تحولات در یکصدسال اخیر
در این مدت، ما شاهد تحولات بسیاری در ایران بودهایم؛ از جمله سقوط قاجاریه و ظهور پهلوی. این تغییرات سیاسی بهویژه در دوران حکومت رضاخان، بر عزاداریها و مرثیهخوانیها تأثیر زیادی داشت. رضاخان بهویژه با ممنوعیت عزاداریها و حتی تلاش برای مقابله با چادر و حجاب، سعی در تغییرات اجتماعی داشت.
اما در این دوران، علما و بزرگان حوزهها در مقابله با این فشارها به تلاشهای خود ادامه دادند و توانستند، عزاداری و مرثیهخوانی را احیا کنند. تلاشهای آنها باعث شد که امروز عزاداریهای گستردهای در ایران و دیگر نقاط جهان بهویژه در ایام محرم و صفر برگزار شود.
نقش آیتالله شیخ عبدالکریم حائری(قد) در احیای عزاداری
یکی از علمای برجسته این دوره، آیتالله شیخ عبدالکریم حائری(قد) (مؤسس حوزه علمیه قم) بود. وی نقش مهمی در تقویت مرثیهخوانی و مقتلخوانی داشت. مرحوم شیخ عبدالکریم، حتی در زمان تحصیل در سامرا، بهمحض ورود به ایام محرم، دستههای سینهزنی تشکیل میداد و خود شخصاً در این مراسمها شرکت میکرد. وی همچنین در ایام عاشورا در دهه اول محرم، نوحهخوانی میکرد و طلبهها را به سمت حرمهای اهلبیت(ع)، از جمله حرم امام هادی و امام عسکری(ع) هدایت میکرد. این اقدامات نشاندهنده تلاشهای بیوقفه علما برای حفظ و تقویت فرهنگ عزاداری و مرثیهخوانی در برابر تهدیدات سیاسی و اجتماعی بود.
نتیجهگیری
در مجموع، علمای بزرگ از جمله مرحوم آیتالله شیخ عبدالکریم حائری، در کنار سایر اساتید و بزرگان حوزهها، نقش اساسی در احیای عزاداری و مرثیهخوانی در یکصد سال اخیر ایفا کردهاند. علما با ایجاد انگیزه در میان مردم و تقویت مراکز علمی و دینی توانستند، عزاداریها را در برابر فشارهای حکومتها تقویت کنند و این سنتهای فرهنگی و مذهبی را از خطر انحراف و نابودی نجات دهند.
دعوت شیخ عبدالکریم حائری یزدی(قد) به ایران و اقامت در قم
بعد از اینکه شیخ عبدالکریم حائری از عراق به اراک دعوت شد، علما از ایشان خواستند که برای احیای علوم دینی و مرجعیت مذهبی به قم بیاید. ایشان در سال ۱۳۰۱ شمسی به قم وارد و تا ۱۳۱۵ شمسی، مدت ۱۵ سال در قم بهعنوان مرجع اعلم شیعه شناخته شد.
در این مدت، شیخ عبدالکریم نهتنها در تحکیم مرجعیت علمی و فقهی تأثیرگذار بود؛ بلکه در کنار تلاشهای علمی، در عرصههای دینی و اجتماعی هم، نقش بزرگی ایفا کرد. ایشان در مقابل ممنوعیت عزاداریها و محدودیتهای فرهنگی که توسط حکومت رضاخان اعمال میشد، مقاومت کرد و با برگزاری جلسات عزاداری و تشویق مردم به توسل و مرثیهخوانی، این سنتها را تقویت کرد. درحالیکه حکومت تلاش میکرد، با ممنوعیت عزاداریها، این سنتها را کمرنگ کند، مرحوم شیخ عبدالکریم، همچنان جلسات عزاداری را در خانه و در محافل خصوصی برگزار میکرد.
نقش علما در مبارزه با محدودیتها
همچنین باید توجه داشت که بسیاری از علمای بزرگ در این دوران، از جمله آیتالله شاهآبادی(ره) (استاد عرفان و اخلاق امام خمینی(قد))، نیز در برابر فشارهای حکومت پهلوی مقاومت کردند. ایشان در مسجد جامع بازار تهران، جلسات عزاداری برگزار میکرد و حتی در برخی مواقع با مأموران حکومت که برای جلوگیری از عزاداریها میآمدند، مقابله میکرد.
نقش علمای قبل از دوره رضاخان
البته باید اشاره کرد که این روند مبارزه با محدودیتها و تقویت عزاداریها، مختص به دوره رضاخان نبوده و پیش از آن نیز، علما در کشورهای مختلف از جمله عراق و ایران در تقویت فرهنگ عزاداری نقش داشتند. برای مثال، شیخ مرتضی انصاری و شیخ جعفر شوشتری(ره) در نجف اشرف، مجالس عزاداری برگزار میکردند. شیخ مرتضی انصاری حتی در برخی مواقع درس خود را تعطیل میکرد تا با شاگردان و طلاب به مجلس عزاداری شیخ جعفر شوشتری بروند و در مقتلخوانی و روضهخوانی مشارکت کنند. این حرکتها نشاندهنده اهمیت عزاداری در میان علمای دینی و ارتباط عمیق آن با فقه و عرفان در تاریخ شیعه است.
نتیجهگیری
در مجموع، علما و مراجع دینی در یکصد سال اخیر با مقاومت در برابر محدودیتها و ممنوعیتهای حکومتی، نقش اساسی در احیای عزاداری و مرثیهخوانی داشتند. آنها نهتنها در افزایش آگاهی مذهبی مردم نقش داشتند؛ بلکه با تشکیل جلسات عزاداری و تشویق مردم به شرکت در این مراسمها، این سنتهای دینی را از خطر انحراف و نابودی نجات دادند.
نقش علما در احیای عزاداری و مرثیهخوانی، تأثیر و اهمیت عزاداری امام حسین(ع) در زندگی این بزرگان به-وضوح مشهود است. علما و مراجع دینی نهتنها خود در این مراسمها شرکت میکردند؛ بلکه مردم را نیز به مشارکت فعال در این مراسمها تشویق مینمودند.
علامه طباطبایی(ره)
مرحوم علامه طباطبایی نیز از جمله شخصیتهای بزرگ اسلامی است که در مراسم عزاداری امام حسین(ع) حضور فعال داشت. ایشان میگفت: «ما در این مراسم عزاداری بهعنوان سیاهیلشکر نمیآییم؛ بلکه هدف ما این است که جلسه عزاداری امام حسین(ع) رونق پیدا کند و لشکر سیدالشهدا(ع) بیشتر شود.» این جمله نشان میدهد که حضور ایشان در عزاداریها نهتنها یک حضور ظاهری؛ بلکه حضور با هدف و نیت خاص بوده است.
علاوه بر این، علامه طباطبایی در مسیر سیر و سلوک عرفانی تأکید داشت که برای رسیدن به قرب الهی و درک مقامهای عرفانی، دو راه بیشتر وجود ندارد: یکی حرم امام حسین(ع) و دیگری روضه امام حسین(ع). این تأکید نشاندهنده اهمیت ویژهای است که ایشان برای مراسم عزاداری و توسل به امام حسین(ع) قائل بودند.
آیتالله العظمی مرعشی نجفی(قد)
مرحوم حضرت آیتالله مرعشی نجفی(قد) نیز در کنار امام خمینی(قد) که با ایشان هماتاق و همحجره بوده، در دوران جوانی با ایشان در مجالس عزاداری شرکت میکرد. ایشان در خاطرات خود گفتهاند که در شب عاشورا تا صبح، روضهخوانی و در کنار امام خمینی(قد) گریه میکردند. این خاطره نهتنها به رابطه عاطفی و معنوی ایشان با امام خمینی(قد) اشاره دارد؛ بلکه عمق ارادت ایشان به سیدالشهدا(ع) و عزاداریهای ایشان را نشان میدهد.
علاوه بر این، آیتالله مرعشی نجفی(قد) در وصیتنامه خود، از خانوادهاش خواسته بود که در هنگام درگذشت وی، عمامهاش را باز کنند و در مراسم عزای سیدالشهدا(ع) شرکت کنند. همچنین، یکی از درخواستهای ایشان این بود که دستمالی که در آن برای سیدالشهدا(ع) اشک ریختهاند، در قبرش دفن شود. این نشاندهنده عمق محبت و ارادت ایشان به امام حسین(ع) و عزاداریهای مربوط به آن حضرت است.
علامه امینی(ره)
مرحوم علامه امینی نیز در عزاداریها حضور داشت و چنان تحت تأثیر مرثیهخوانی قرار میگرفت که صورتش سرخ میشد. ایشان چنان در عزاداریهای سیدالشهدا غرق میشد که برخی از مداحان و منبریها از خواندن روضههای داغ و مکشوف در حضور ایشان میترسیدند. این برخورد نشاندهنده تأثیر عمیق این مراسمها بر روح و دل ایشان بود.
توصیههای آیتالله میرزا جوادآقای ملکی تبریزی و آیتالله کوهستانی(ره)
همچنین مرحوم میرزا جوادآقای ملکی تبریزی تأکید میکردند که در ماه محرم باید عزاداری امام حسین(ع) را رونق بخشید و همه باید در این مراسمها حضور پیدا کنند. این توصیهها نهتنها برای کسانی بود که در سطح علمی قرار داشتند؛ بلکه به همه مردم اعم از کوچک و بزرگ و زن و مرد توصیه میکردند که در عزای امام حسین(ع) شرکت کنند.
آیتالله کوهستانی نیز در شبهای محرم به مردم توصیه میکرد که از تمام اقشار اجتماعی در عزای امام حسین(ع) حضور پیدا کنند و نشان دهند که این عزاداری تنها مخصوص گروه خاصی نیست؛ بلکه همه انسانها باید در این مراسمها حضور داشته باشند و در این شهادتخواهی شریک شوند.
نتیجهگیری
با توجه به سخنان این بزرگان، میتوان گفت که مرثیهخوانی و مقتلخوانی در حوزههای علمیه نهتنها یک سنت مذهبی بلکه یک وظیفه دینی بوده است. علما و مراجع دینی با حضور در این مراسمها و تشویق مردم به شرکت در آنها، نشان دادند که عزاداری امام حسین(ع) از اهمیت ویژهای برخوردار است و باید در تمام اقشار جامعه ترویج و گسترش یابد.
نقش علما در احیایمرثیهخوانی و مقتلخوانی سیدالشهدا(ع)
در یکصد سال اخیر، علمای حوزههای علمیه نقش برجستهای در احیای مرثیهخوانی، مقتلخوانی و عزاداری سیدالشهدا(ع) ایفا کردهاند. این تلاشها نهتنها در برگزاری مراسم عزاداری بلکه در تألیف کتابهای مقتل و ایجاد فضایی معنوی برای نزدیکتر شدن به اهلبیت(ع) بوده است.
وصیتنامههای علما؛ تأکید بر عزاداری برای سیدالشهدا(ع)
بسیاری از علما در وصیتنامههای خود به خانوادهها و فرزندانشان توصیه میکردند که هیچگاه از عزاداری امام حسین(ع) غفلت نکنند. آیتالله محمد قانی(ره) به فرزند خود سفارش میکرد که تا آخرین لقمه غذا، از برگزاری مجالس روضه در منزل غافل نشوند. همینطور مرحوم آیتالله مرعشی نجفی به خانوادهاش توصیه میکرد که در شبهای پنجشنبه و جمعه، مراسم عزاداری سیدالشهدا(ع) را فراموش نکنند.
احیای مراسم عزاداری در خانهها و اجتماعات عمومی
علمای بزرگی همچون آیتالله یثربی بزرگ و آیتالله العظمی گلپایگانی(ره) در ترویج عزاداری امام حسین(ع) نقش ویژهای داشتهاند. آیتالله گلپایگانی، علاوه بر احیای مراسم عزاداری امام صادق(ع) در قم، در ایام مختلف از جمله تاسوعا و عاشورا، مجالس عزای امام حسین(ع) را در خانه خود برگزار میکرد.
حضرت امام خمینی(قد) و نقش ایشان در عزاداری
حضرت امام خمینی(قد) نیز بهعنوان پیشوای انقلاب اسلامی در رأس بزرگترین مراجع و علما، خود همواره در مراسم عزاداری سیدالشهدا(ع) شرکت میکرد و حتی بسیاری از مواقع، بهنشانه تواضع، بر زمین مینشست. ایشان نهتنها در محافل عمومی بلکه در خانه خود نیز همیشه به اقامه عزای امام حسین(ع) میپرداختند.
تأثیر علمای بزرگ در نوشتن و انتشار مقتلها
در کنار برگزاری مراسم عزاداری، بسیاری از علمای بزرگ حوزههای علمیه در تألیف و نگارش مقتلنامههای معتبر پیشتاز بودند. مرحوم شیخ عباس قمی(ره) یکی از معروفترین علمای مقتلنگار بود که کتاب «نفس المهموم» را در خصوص مصیبت سیدالشهدا(ع) نوشت. همچنین سید عبدالرزاق موسوی مقرم و شیخ عبدالکریم حائری(ره)، از دیگر علمای بزرگی هستند که در نوشتن مقتلهای مختلف برای معصومین(ع) تلاش کردند.
نقش علما در نشر فرهنگ مرثیهخوانی و مقتلخوانی
علمای بزرگی همچون آیتالله بروجردی(قد) نیز در نشر فرهنگ مرثیهخوانی فعال بودند. ایشان خود گلی از خاک عزاداران امام حسین(ع) برداشتند و آن را بر چشمان خود گذاشتند تا از درد چشم رهایی یابند. این اقدامات نشاندهنده جایگاه ویژه عزاداری برای امام حسین(ع) در زندگی علمی و روحی علمای برجسته است.
نتیجهگیری: اهمیّت عزاداری و مقتلخوانی در زندگی علمی علما
تمام این شواهد نشاندهنده اهمیت والای مرثیهخوانی، مقتلخوانی و اقامه عزای سیدالشهدا(ع) در زندگی علمای بزرگ است. این علما با برگزاری مراسم در خانهها و مجالس عمومی، نوشتن مقتلهای معتبر و تأکید بر اهمیت این سنتهای مذهبی، نقشی بیبدیل در گسترش فرهنگ عاشورا ایفا کردهاند.
امید است این تلاشهای علمای دینی، بهویژه در یکصد سال اخیر، همچنان ادامه یابد و عزاداری برای سیدالشهدا(ع) در هر زمان و مکانی پررنگتر از قبل برگزار شود.
ویرایش و تنظیم حمید کرمی
معرفی نشریات سده حوزه
دوفصلنامه «قرآنشناخت»
سی و دومین شماره دوفصلنامه علمی-پژوهشی «قرآنشناخت» ویژه کنگره یکصدمین سال بازتأسیس حوزه علمیه قم، با مقالاتی خواندنی به مدیرمسئولی آیتالله محمود رحبی و سردبیری حجتالاسلام غلامعلی عزیزیکیا منتشر و در دسترس علاقهمندان قرار گرفت.
عناوین مقالات
1. مکاتب تفسیری رایج در حوزه علمیه قم در سده اخیر، علیاکبر بابایی؛
2. سیر تطور دانش و نگارشهای علوم قرآنی حوزه علمیه قم در سده اخیر، روحالله شهیدی؛
3. حجم آثار علمی اثرگذار حوزه علمیه قم در زمینه علوم قرآن در سده اخیر، علیاوسط باقری؛
4. حاکمیت دینی در اندیشه و آثار تفسیری عالمان حوزه علمیه قم در سده اخیر، محمدجواد نوروزی فرانی؛
5. مقابله حوزه علمیه قم با جریانهای انحرافی سده اخیر در عرصه تفسیر و علوم قرآن، علیرضا عظیمیفر؛
6. روشهای تدریش و آموزش تفسیر قرآن در حوزه علمیه قم در سده اخیر، عباس الهی؛
7. مفسران برجسته حوزه علمیه قم در سده اخیر؛ علامه سید محمدحسین طباطبایی، امیررضا اشرفی؛
8. مفسران برجسته حوزه علمیه قم در سده اخیر؛ علامه مصباح یزدی و تفسیر موضوعی نظاممند قرآن، حمید آریان؛
9. مفسران برجسته حوزه علمیه قم در سده اخیر؛ آیتالله جوادی آملی، مجید حیدریفر؛
10. مفسران برجسته حوزه علمیه قم در سده اخیر؛ آیتالله جعفر سبحانی، محمدهادی منصوری و علی الوندی؛
11. مفسران برجسته حوزه علمیه قم در سده اخیر؛ آیتالله ناصر مکارم شیرازی، محمدهادی منصوری؛
12. شخصیتهای تفسیری حوزه علمیه قم در سده اخیر، ابوذر تشکریصالح؛
13. شخصیتهای برجسته علوم قرآنی حوزه علمیه قم در سده اخیر؛ آیتالله محمدهادی معرفت، حامد معرفت؛
14. دانشوران علوم قرآنی سده اخیر حوزه علمیه قم، سیدروحالله حسینی علیآباد.
نشانی: قم، بلوار امین، بلوار جمهوری اسلامی، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، طبقه 4، اداره کل نشریات.
دوفصلنامه «معرفت اخلاقی»
سی و ششمین دوفصلنامه «معرفت اخلاقی» ویژه یکصدمین سال بازتأسیس حوزه علمیه قم با مدیرمسئولی محمود فتحعلی و سردبیری هادی حسینخانی، با محوریت سیر اخلاق در حوزه علمیه قم از سوی مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(قد) چاپ و منتشر گردید.
عناوین مقالات
1. حوزه علمیه قم و دانشهای جدید عرصه اخلاق در یک سده اخیر، سیداکبر حسینی قلعهبهمن؛
2. عملکرد حوزه علمیه قم در حیطه اخلاق اجتماعی در یکصدسال اخیر، محمدجواد فلاح؛
3. گونهشناسی گرایشهای دروس اخلاق در حوزه علمیه قم از بدو تأسیس تاکنون، ابوذر رجبی؛
4. مراکز رسمی حوزه دانش اخلاق در یکصدساله اخیر حوزه علمیه قم، هادی حسینخانی؛
5. میزان تأثیرپذیری منابع اخلاقی از آموزههای قرآنی در یکصدسال اخیر حوزه علمیه، محمدحسن مهدیپور و محمدجواد فلاح؛
6. روشهای آموزش اخلاق در یک سده اخیر حوزه علمیه قم، ابوالفضل احمدی کاشانی؛
7. «اخلاق علمآموزی» در آثار علمی و سیر عملی عالمان دینی یکصدسال اخیر حوزه علمیه قم، زهرا عواطفی.
دوفصلنامه «حدیت و اندیشه»
سی و دومین شماره دوفصلنامه «حدیت و اندیشه» ویژه یکصدمین سال بازتأسیس حوزه علمیه قم، با مدیرمسئولی سیدعلی قاضیعسکر و از سوی دانشگاه قرآن و حدیث با محوریت سیر دانش حدیث در حوزه علمیه قم چاپ و منتشر گردید.
عناوین مقالات
1. جریانشناسی رویکردهای حدیثی حوزه علیمه قم از ابتدای بازتأسیس تاکنون، محمد حائری شیرازی؛
2. سیر تطور مواجهه علما با احادیث سیاسی پس از بازتأسیس حوزه علمیه قم تاکنون، سیدسجاد آل سیدغفور؛
3. روششناسی تصحیح متون حدیثی در یکصد سال اخیر حوزه علمیه قم، یاسین پورعلی قراجه و مهرزاد چوپانی؛
4. مطالعات حدیثی مقارن در یکصد سال اخیر حوزه علمیه قم، ابوالفضل فتحی؛
5. واکنش علمای حوزه علمیه قم به مسئله تغییر خط فارسی در سده اخیر، کاظم استادی؛
6. سیر ترجمههای فارسی نهجالبلاغه در سده اخیر، علی خنیفرزاده؛
7. قرب و بعد علم کلام و حدیث در حوزه علمیه قم دوم (سده چهاردهم شمسی)، رسول رضوی؛
8. درآمدی بر وضعیتسنجی دانش رجال در سده اخیر حوزه علمیه قم، مهدی غلامعلی؛
9. حوزه علمیه قم و چشمانداز پژوهشهای آینده حدیثی، سید محمدکاظم طباطبایی؛
10. غلوپژوهی در حوزه معاصر شیعی و جایگاه آن در مطالعات روایی، عمیدرضا اکبری؛
11. حوزههای علمیه شیعه و قانونگذاری مبتنی بر فقه؛ از انقلاب مشروطه تا انقلاب اسلامی، ابراهیم شفیعی سروستانی؛
12. مروری بر گسترش و بالندگی رویکرد اخلاق نقلی در بستر حوزه علمیه قم، سید محمدباقر میرصانع.
لینک نشریه: www.magiran.com