printlogo


printlogo


فقاهت توأم با اهتمام به تبلیغات دینی و اصول اعتقادی
در آستانه تشکیل کنگره مرحوم حاج شیخ عبدالکریم حائری(قد) مؤسس حوزه علمیه قم قرار گرفته‌ایم. این فقیه وارسته و آگاه‌به‌زمان، علاوه بر تربیت شاگردانی مبرز و تقدیم آنها به حوزه نوپای آن روز، به دو امر بسیار عنایت داشت. یکی امر تبلیغ و دیگری اهمیت بخشیدن به اصول دین و پرورش دادن آن در حوزه علمیه.

  اهتمام حاج شیخ عبدالکریم به تبلیغ
شاگرد ایشان مرحوم آیت‌الله حاج شیخ محمدرضا طبسی می‌گفت: آیت‌الله حاج شیخ عبدالکریم حائری(قد) مرد بسیار روشن و فکوری بود؛ به‌طوری‌که در امور مختلف بسیار خوب می‌اندیشید؛ مثلاً در امر تبلیغ و منبر رفتن از اصل این عمل، حمایت لازم را به‌عمل می‌آورد. در عین حال، راضی نبود که هر کسی با هر اندازه معلومات، به‌عنوان سخنران به منبر برود. حاج شیخ عبدالکریم در این رابطه تا زمانی که از هر جهت به اطمینان نمی‌رسید، اجازه تبلیغ و منبر رفتن به افراد نمی‌داد. ایشان شخصاً از افراد متقاضی امتحانِ منبر می‌گرفت. در خاطرم هست که آقایی از یزد آمده بود و بسیار اصرار داشت که برای تبلیغ اعزام بشود و از مرحوم حاج شیخ اجازه می‌خواست. مرحوم حاج شیخ فرمود: منبر برو تا سخنرانی شما را ببینم. وقتی منبر رفتن او را دید، فرمود: شما برای منبر رفتن و تبلیغ کردن مناسب نیستید. از این مواجهه حاج شیخ فهمیده می‌شود که هر کسی حق منبر رفتن و سخن گفتن از دین را ندارد. فقیه خراسان مرحوم طبرسی می‌گفت: منبر و تبلیغ در حوزه قم را ما به راه انداختیم. (فقیه خراسان، ص 63) به این صورت که شب‌های پنجشنبه در حجره‌ای که نزدیک حوض فیضیه بود، جمع می‌شدیم. من و شیخ علی‌اصغر صالحی و شیخ غلامعلی مازندرانی و سیدمحمد قزوینی و شیخ محمد بروجردی هر هفته جلسه‌ای داشتیم و یک نفر از ما سخنرانی می‌کرد و از جلد دهم بحارالانوار حدیث می‌خواند. به‌تدریج شیخ محمدحسین ساوجی در حجره کناری ما و همچنین ساکنان سایر حجرات متوجه این کار ما شدند و از این برنامه آموزشی تبلیغی الگو گرفتند. در دهه آخر ماه صفر من به ساوه رفتم و دوستان دیگر به سایر نقاط رفتند. مثلاً مرحوم آقای محمد داماد، آشتیان را انتخاب کرد و مرحوم انصاری یزد را و بنده و مرحوم حاج شیخ ابوالفضل زاهدی به آباده شیراز رفتیم. مرحوم حاج شیخ عبدالکریم حائری به این کار علاقه فراوان نشان داد؛ زیرا پس از ۵ سال اقامتم در قم، مایل بودم به طبس مسافرت کنم و وقتی موضوع را کتباً برای ایشان نوشتم، ایشان در پاسخ مرقوم داشت: تا بیستم شوّال مأذون هستید؛ به‌شرطی که رشته تبلیغ و منبر را ترک نکنید. تصویر متن نامه و جوابیه ایشان موجود است و در کتاب نگرشی کوتاه بر زندگی حاج شیخ محمدرضا طبسی منتشر شده است.

  اهتمام حاج شیخ عبدالکریم به اصول اعتقادی
​​​​​​​
شخصاً از مرحوم والد شنیدم که فرمود: زمانی که قم بودم، رساله‌ای در اصول دین نوشتم و آن را به استادم حاج شیخ عبدالکریم حائری(قد) تقدیم نمودم. ایشان پس از مطالعه آن را تأیید کرد و امر فرمود: این رساله اعتقادی، در اول رساله عملیّه خود ایشان چاپ بشود. متن رساله مرحوم حاج شیخ عبدالکریم به‌نام منتخب‌الاحکام به ضمیمه رساله اصول دین مرحوم طبسی منتشر گردید. روزی هم خدمت مرحوم والد نشسته بودم که مرحوم حاج شیخ مرتضی حائری(ره) فرزند مرحوم حاج شیخ آمد. بنده موضوع چاپ رساله اعتقادی در ابتدای رساله عملیه را مطرح کردم و ایشان فرمودند: بله درست است و من این رساله را در کتابخانه‌ام دارم. 
 این حرکت مرحوم حاج شیخ، نمایان‌گر دو موضوع است: اولاً اهتمام ویژه ایشان به امور اعتقادی و ثانیاً اعتماد کامل ایشان به مرحوم آیت‌الله طبسی به‌طوری که اجازه دادند، رساله اصول دین ایشان در ابتدای رساله عملیّه چاپ شود.
ملاحظه می‌کنیم که اهتمام به امر تبلیغ و نشر معارف حقه اعتقادی و پاسخگویی به شبهات فقهی و کلامی، در سیره مرحوم حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی و شاگرد برجسته ایشان، مرحوم حاج شیخ محمدرضا طبسی وجود داشته است و بی‌تردید شایسته است که حوزه‌های علمیه، امروز نیز از چنین رویکردی تبعیت نمایند.