printlogo


printlogo


اخلاق در حوزه - شماره 819
تغییر ناپسندها به دست خداست

«وفيما أنكَرتَ تَغيير‌»۱
این جمله، ششمین جمله از بند بیستم دعای نورانی مکارم‌الاخلاق است که امام زین‌العابدین(ع) در مقام مناجات و به‌عنوان مقدمه برای درخواست‌های پس از آن، خطاب به خداوند سبحان می‌فرماید: «و در آنچه دوست نداری، تغییری هست.»
در ریاض السالکین در شرح این جمله، چنین آمده است:
«أنكَرتُ عليه فِعلَه إنكاراً عِبتُه ‌هَجُنتُه وغَيّرتُ الشى‌ءَ تغييراً أزَلتُه عمّا كان عليه فتَغَيَّر؛ يعنى أنّک قادرٌ على تغييرِ ما لا تَرتَضيه بما تَرتضيه»۲؛ کارش را انکار کردم؛ یعنی كار او را زشت و ناپسند شمردم و چیزی را تغییر دادم؛ یعنی آن را از حالت اولیه‌اش برگرداندم؛ پس به‌شکلی دیگر درآمد. بنابراین، مقصود این است که ای خدا! تو توانایی این را داری که آنچه را نمی‌پسندی، به چیزی که می‌پسندی، دگرگون سازی.
طبق این معنا، جمله یادشده مصداقی از جمله پیشین است که فرمود: «ولِما فَسَدَ صَلاح‌»؛ زیرا کسی که اعمال فاسد انسان را به صلاح تبدیل می‌کند، درواقع اعمال ناپسند و منکر او را به کارهای پسندیده و معروف تغییر داده است.
منکراتی که خداوند توانایی تغییر آنها را به کارهای معروف دارد، همه بدی‌ها و گناهان را در بر می‌گیرد و در مقابل، انواع خوبی‌ها در عنوان معروف جای می‌گیرند و برای شناخت معروف و منکر، در شماری از روایات، ما را به داوری وجدان (فطرت) فرا خوانده‌اند؛ چراکه فطرت‌های پاک و سالم توانایی تشخیص «خير» از «شر»، «معروف» از «منكر»، «بِرّ» از «اثم» و «احسان» از «اسائه» را دارند.۳
از رسول خدا(ص) روایت شده است که فرمود:
«إنَّ الخَيرَ طُمَأنينَةٌ وإنَّ الشَّرَّ ريبَةٌ»؛۴ نيكى، مايه‌ اطمينان خاطر است و بدى، مايه‌ اضطراب و ترديد.
همچنین در سخنى ديگر از ایشان آمده است:
«البِرُّ مَا اطْمَأَنَّ إلَيهِ القَلبُ وَاطْمَأَنَّت إلَيهِ النَّفسُ، وَالإثمُ ما حاكَ فِى القَلبِ وتَرَدَّدَ فِى الصَّدرِ وإن أفتاكَ النَّاسُ»؛۵ نیکی آن است که دل و جانت با آن آرام می‌گیرد و گناه، آن است که در دلت اضطراب ایجاد می‌کند و در سینه‌ات تردید پدید می‌آورد. آن را وا‌گذار؛ هرچند مردم برخلاف آنچه دلت می‌فهمد، اظهار نظر کنند.
تجربه نیز این را نشان می‌دهد که دل انسان، از انجام دادن کار خیر، آرامش مى‌يابد و در مقابل، هنگام آلوده شدن به گناه و كارِ «شر»، ناآرام مى‌گردد؛ از اين‌رو در موارد شبهه، آرامش دل، نشانه «خير» و «برّ» است و ناآرامى و بى‌قرارى آن، نشانه «شرّ» و «اثم».
نکته‌ای که از جمله پایانی روایت دوم به دست می‌آید، این است که هر گاه رأی مردم در برابر داوری وجدان انسان قرار گیرد، رأی آنها، ارزشی ندارد. بنابراین، اگر وجدان پاک، درستى و خوبىِ كارى را گواهى مى‌دهد، انسان حق ندارد، به‌دليل اينكه مردم نمى‌پسندند، آن را رها كند. همچنین اگر كارى را نادرست و بد مى‌داند، انسان حق ندارد، آن را انجام دهد، به اين دليل كه مردم آن را مى‌پسندند!
گفتنی است که علت احساس آرامش روانی هنگام رفتارهای نیک و پسندیده، هماهنگی آن با فطرت سالم انسان است و در مقابل، علت اضطراب قلبی هنگام رفتارهای زشت و ناپسند، ناهماهنگی آن با سرشت انسانی است؛ به‌طور كلّى، احكام دين اسلام با منطق خرد و فطرت، منطبق و با نيازهاى واقعى و خواسته‌هاى فطرى انسان، كاملاً هماهنگ‌اند. در روایتی از امیرمؤمنان(ع) می‌خوانیم:
«إنَّهُ لَم ‌يَأمُركَ إلّا بِحَسَنٍ ولَم ‌يَنهَكَ إلّا عَن قَبيحٍ»؛۶ خداوند، تو را جز به‌ نيكى، فرمان نداده و جز از زشتى، نهى نكرده است.
این روایت ریشه قرآنی دارد. خداوند سبحان می‌فرماید:
[إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَالْإِحْسانِ وَإِيتاءِ ذِي الْقُرْبى‌ وَيَنْهى‌ عَنِ الْفَحْشاءِ وَالْمُنْكَرِ وَالْبَغْيِ]؛۷ خداوند به عدالت و نیکی کردن و ادای حقّ خویشاوند، فرمان می‌دهد و از کارهای زشت و ناپسند و افزون‌جویی، بازمی‌دارد.
..............................................
   پی نوشتها
​​​​​​​
۱. الصحيفه السجّاديّه، الإمام زین‌العابدین(ع)، الدعاء ۲۰؛
۲. ریاض السالکین فی شرح صحيفة سيد الساجدين (صلوات الله علیه)، السید علی خان المدنی (۱۱۲۰ق): ج۳، ص۳۹۶؛
۳. خداوند سبحان می‌فرماید: [وَنَفْسٍ وَمَا سَوَّاهَا ٭ فَأَلْهَمَهَا فُجُورَهَا وَتَقْوَاهَا]؛ سوگند به جان آدمی و آنکه آن را به‌هنجار داشت؛ پس به او فجور و تقوایش را الهام کرد. ـ سوره شمس، آیه۷ و ۸ ـ و نیز می‌فرماید: [وَهَدَيْنَاهُ ٱلنَّجْدَيْنِ]؛ و او را به راه خیر و شر هدایت کردیم. ـ سوره بلد، آیه۱۰؛
۴. المستدرک علی الصحیحین، ج۲، ص۱۵، ح۲۱۶۹؛
۵. مسند ابن‌حنبل، ج۲۹، ص۵۲۸ ، ح۱۸۰۰۱؛
۶. نهج‌البلاغه، نامه ۳۱؛
۷. سوره نحل، آیه۹۰.