printlogo


printlogo


عطر یار - شماره 815
شب منتظر

کشیده از همان آغاز، نرجس انتظارش را
نه چندین روز و شب، نُه ماه خالص انتظارش را
ولایت گر که شد معیار و روضه گر که شد مقیاس
برای شیعیان کردند شاخص انتظارش را
اگر شب منتظر باشی برای دیدن خورشید
یقین این‌گونه بهتر می‌کنی حس انتظارش را
فقط فصل بهار و فصل تابستان نشو خیره
مکش ای پنجره این‌گونه ناقص انتظارش را
پرانده با شمیم خویش شب بو عطر نامش را
کشیده با همان یک چشم نرگس انتظارش را
مفاتیح الجنان صد جلد دیگر داشت در توشیح
اگر می‌گفت مرحوم محدث انتظارش را
نه تنها آل‌یاسین و سمات از او نشان دارند
نوشته در امین‌الله و وارث انتظارش را
شده کرب‌و‌بلا آیینه‌ای از مُنتظرها پس
کشیده موقع جان دادن عابس انتظارش را
منم من روضه‌ی عباس(ع) تا اینکه بیاید او
کشیدم در خودم مجلس به مجلس انتظارش را