یاداشت
حوزه و نخبهپروری
پیشتر سخن از نیرو و نیاز و بهکارگیری نیروها برای رفع نیازها بود، بهعنوان چهارچوب مدیریت و استفاده بهینه از امکانات موجود.
یک گام فراتر از این، تربیت نیرو برای اهداف متعالی و کادرسازی است.
گفتم: پیشنیاز این، داشتن طرح و برنامه برای آینده است.
استاد گفت: افق آینده را نگاه مدیران ترسیم میکند. وقتی مدیر یک مجموعه چشمانداز آینده را براساس نیازها و اولویتها ترسیم کند. باید بهتناسب آن هم، نیرو تربیت کند. این غیر از آموزشهای تخصصی است که رایج هم هست.
گفتم: با چه ویژگیهایی باید افرادی را برای آن اهدف برگزید و چه نوع برنامههایی اجرا کرد؟
استاد گفت: کسانی باید بهعنوان چشم بینای حوزه و مدیریت از بین طلاب مدارس آنان را که ظرفیت و استعداد و نوعی فوقالعادگی دارند، بشناسند. پس از آن، روی آنان سرمایهگذاری ویژه بشود، برنامهای دقیق و حسابشده، استادانی کارآزموده و نخبهپرور، تسهیلاتی ویژه و تشویقهایی انگیزهساز و شوقافزا لازم است، تا آن استعدادها به فعلیّت برسد. خود آن طلاب هم بدانند که بناست، نقش بالاتری ایفا کنند.
گفتم: متأسفانه استعدادهای بسیار خوبی در میان طلاب است که چون نه شناسایی میشوند، نه پرورش داده میشوند، یا هدر میروند، یا جذب جاهای دیگر میگردند و بعد از رفتنشان میفهمیم!
استاد گفت: این یعنی عین خسارت؛ کسی که قدر داشتههایش را نداند، طبیعی است که ضایع و تباه شود؛ اینها سرمایههای حوزهاند.
گفتم: در برخی مراکز علمی، بنیاد نخبگان هست؛ حوزه هم برنامههایی در این زمینه دارد.
استاد گفت: بین آنچه هست و آنچه باید باشد، فاصله زیاد است. کاش بخشی از وجوه و اموال و امکاناتی که صرف بعضی جاها و کارها میشود، به موضوع مهم و حیاتی نخبهپروری اختصاص مییافت. سرمایهگذاری در این راه سود سرشار برای حوزه دارد.