اثبات مقام شهادت برای کشتهشدگان در راه خدا
نوشتاری از حجتالاسلام والمسلمین حسین عشاقی عضو شورای علمی گروه فلسفه پژوهشگاه
مقام معظم رهبری در مراسم سالروز ارتحال امام خمینی(قد) در سال ۱۴۰۳ نکتهای را در مورد آیه ۱۵۴ بقره و در مقایسه با آیه ۱۶۹ آل عمران ارائه فرمودند که بهلحاظ تفسیری، جالب و شایسته تدبر و اذعان است؛ زیرا در باب شهادت و شهید، این پرسش مطرح است که آیا بهلحاظ قرآنی مقامات شهید و شهادت که در آیات قرآنی به آن تذکر داده شده، فقط مربوط به کسانی است که توسط اقدامات دشمنان دین کشته میشوند؟ یا این مقامات، شامل حال همه کسانی است که در راه خدا کشته میشوند؛ گرچه قتل آنان مستند به اقدامات دشمنان دین نباشد؟
پاسخ بدوی به این پرسش این است که بر اساس مفاد آیه [وَلا تَحْسَبَنَّ الَّذینَ قُتِلُوا فی سَبیلِاللَّهِ أَمْواتاً بَلْ أَحْیاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُون] (آلعمران/ ۱۶۹) این مقامات مربوط به کسانی است که در راه خدا و توسط اقدامات دشمنان دین کشته شوند؛ نه کسانی که قتل آنها مستند به اقدامات دشمنان دین نباشد (گرچه در راه خدا کشته شده باشند)؛ زیرا این آیه یعنی (آلعمران/ ۱۶۹) در ضمن آیات جهاد با کفار است که به قرینه فضای جهادی این آیات، نکات مطرحشده در آیه، مربوط به جهاد با دشمن میشوند؛ پس مراد از [الَّذینَ قُتِلُوا فی سَبیلِاللَّهِ] در این آیه کشتهشدگانی هستند که در راه خدا و با اقدامات دشمنان دین کشته شوند؛ لذا نمیتوان سایر افراد را تحت شمول این عنوان قرار داد و بالتبع نمیتوان مقامات معنوی ذکرشده در این آیه را برای دیگر کشتهشدگان راه خدا که قتل آنان مستند به اقدمات دشمنان دین نیست، قائل بود.
این، مقتضای اولیه مفاد آیه (۱۶۹ آلعمران) است؛ اما در آیه (۱۵۴ بقره) تقریباً همین مقامات و با همین تعبیرات چنین آمده: [وَلا تَقُولُوا لِمَنْ یُقْتَلُ فی سَبیلِاللَّهِ أَمْواتٌ بَلْ أَحْیاءٌ وَلکِنْ لا تَشْعُرُون]؛ با این تفاوت که این آیه در ضمن آیات جهاد نیست و قبل و بعد آن از مسئله جهاد با دشمنان دین، سخنی به میان نیامده است؛ بلکه یک دستور کلی است مربوط به کسانی که در راه خدا کشته میشوند: «مَنْ یُقْتَلُ فی سَبیلِ اللَّهِ»، بدون اینکه این تعبیر، قید مقالی یا مقامی خاصی داشته باشد که بالتبع مفاد آیه این میشود که مقامات مذکور در این آیه، مربوط به کسانی است که در راه خدا کشته شوند (خواه قتل آنان مستند به اقدامات کفار باشد یا نباشد). در اینجا این پرسش شکل میگیرد که بالأخره این مقامات معنوی، موضوعش چه کسانی هستند؟ «کشتهشدگان در راه خدا» که مقتضای ۱۵۴ بقره است یا «کشتهگان در راه خدا که قتلشان توسط دشمنان خدا باشد» که مقتضای ۱۶۹ آل عمران است؟
پاسخ این است که جمع بین دو آیه اقتضا میکند که افرادی را که یقینی الخروج از مفاد دو آیه هستند، استثناء کنیم و بقیه افراد را (چه یقینی الدخول باشند چه مشکوک الدخول) تحت شمول نهی باقی گذاریم؛ زیرا در شک در تعداد افراد خارجشده از حکم نهی، بین اقل و اکثر باید به مقدار اقل اکتفاء کرد و چون عنوان «کشتهشدگان در راه خدا» از عنوان «کشتهشدگان در راه خدا که قتلشان توسط دشمنان خدا باشد» اعم است؛ پس افراد خارجشده از عنوان اول (که اعم است)، کمتر از افراد خارجشده از عنوان دوم هستند؛ بنابراین طبق مفاد این قانون اصولی، بهکارگیری عنوان «مرده» برای همه افرادی که در راه خدا کشته شوند (خواه قتل آنان مستند به اقدامات کفار باشد یا نباشد) ممنوع و منهی است و نباید آنان را مرده پنداشت؛ بلکه باید به شهادت و زنده بودن آنان اعتقاد داشت.
این نتیجه در صورتی است که حکم مطرحشده در هر دو آیه را یکسان بدانیم؛ ولی دقت در آیه نشان میدهد که گرچه هر دو آیه با توجه به ثبوت عنوان «کشتهشدگان در راه خدا» در موضوع، حکم مشترکی دارند و آن این است که چنین افرادی را نباید مرده پنداشت؛ بلکه آنان شهید و زنده هستند؛ اما در عین حال آیه (۱۶۹ آل عمران) بهلحاظ اینکه قتل، در شرایط جنگ با دشمنان خدا رخ داده، کشتهشدگان در این آیه، یک حکم اختصاصی هم دارند و آن اینکه این گروه از «کشتهشدگان در راه خدا» بهخاطر حضور در میدان جهاد، به مقام «ارتزاق عندالله» نیز واصل میشوند و در این صورت دو آیه، دو موضوع متفاوت داشته و لذا دو حکم متفاوت هم دارند؛ گرچه بهخاطر ثبوت قدر مشترک در موضوع، در حکم هم، قدر مشترک حکمی نیز دارند. به هر جهت هر دو آیه دلالت بر ثبوت مقام شهادت برای «کشتهشدگان در راه خدا» دارند؛ چه در جنگ با کفار کشته شوند چه در سایر حوادثی که برای خدا صورت میگیرند.