مژده به منتظران: عرفات، جلوهگاه رحمت حق
نگاهی به مضامین دعای عرفه
گرچه دریا را نمیتوان در انگشتانه گنجاند و مضامین بلند و عمیق دعای امام حسین(ع) در عرفه را هم نمیتوان در چند سطر، تبیین کرد؛ لیکن آشنایی اجمالی آن مفاهیم ژرف و عارفانه، برای دعاکننده مفید است.
روز عرفه، روز رحمت عام الهی است. سرزمین عرفات هم، جلوهگاه مغفرت و آمرزش پروردگار است. حسینبن علی(ع) هم این دعای شریف را در پای «جبلالرحمه» در همین صحرای رحمتخیز خوانده است. مهمان خانه خدا هم با وقوف در عرفات خود را در معرض تابش مغفرت و بارش رحمت الهی قرار می دهند.
دلهایی که میلرزد، چشمهایی که میگرید، بغضهایی که میترکد، دستهای پرنیازی که به آستان خدا بلند میشود، چهرههای خیس از اشک که بر خاک عرفات قرار میگیرد. همه و همه نازلکننده رحمت الهی است. در دعای عرفه، ابتدا اوصاف پروردگار مطرح میگردد و نعمات فراوان الهی در خلقت انسان و موهبتهایی که در جسم و جان و درون و برون به او عطا کرده، یاد میشود.
توجه به نعمتها، زمینهساز شکر است و غفلت از الطاف الهی، موجب ناسپاسی و عصیان. از اینرو عجز انسان از ادای شکر نعمتهای بیپایان الهی، زمینهساز انابتِ انسان و خضوع و خشوع او به درگاه الهی است. در فرازی دیگر ذکر، خشیت، تسلیم، رضا و حمد یاد میشود و باز هم تکرار یاد کرد نعمتهای پیدا و پنهان خدا و باز هم درخواستِ عافیت، توفیق، ایمنی، عظمت، آبرومندی، وسعت رزق، توکل و تسلیم، دینداری و رضامندی.
در دعای عرفه، نیایشگر با خداوند عاشقانه حرف میزند، خاشعانه صدایش میکند، خود را در دامن رحمت الهی میافکند، به سایه غفران خدا پناه میبرد. تنها و تنها از خدا نصرت و کفایت و حاجت و آمرزش میطلبد و تنها درِ خدا را به روی خود باز میبیند.
٭ در دعای عرفه بنده مضطرّ و مسکین در پیشگاه خدا مینالد و او را به پیامبر و آل او(ع) قسم میدهد که در عصر عرفه او را از رحمت خویش محروم نسازد.
در بخشی از دعا، یادی از کرامتها و الطاف خداوند به اولیاء و پیامبران است. آنچه در باره یوسف و یعقوب و ابراهیم و اسماعیل و یونس(ع) انجام داد و یاد مرحمتهای الهی، ترجیعبند این دعاست؛ اینکه او درماندهها را پناه است و گرسنگان و تشنگان و برهنگان را کفایت میکند، مونس تنهاییها و یاور مظلومان است و در فصل بلندی یادکرد موهبتها و رحمتهای خاص خدا با بنده دعاخوان است و قصور و تقصیرهای بنده در پیشگاه خدا... و اینکه خدا چقدر خوب و مهربان است و ما چقدر جفاکار و بیاعتنا.
این مقایسه میان نعمت خدا و کفران بنده، یاری پروردگار و غفلت ما، از او وفا از ما جفا، از او پردهپوشی و از ما پردهدری و ... از زیباترین فصلهای دعاست. در این دعا بنده مضطرّ و مسکین به پیشگاه خدا مینالد و او را به پیامبر و آل او(ع) و به همه مقدسات و اولیاء و شفعاء قسم میدهد که در عصر عرفه، او را از رحمت خویش محروم نسازد.
اعتراف به گناه و امید عفوا
یاد نعمتها و قصور از شکر
و ... اینکه سیدالشهداء(ع) با چشمانی اشکبار و حالتی متضرّعانه این دعا را میخواند و آنقدر «یارب، یارب» میگفت و میگریست که صدای گریهاش، اطرافیان را هم منقلب میساخت. صحرای عرفه هنوز هم، زمزمههای حسین(ع) را در خود دراد. دریایی از بندگانِ معصیتکار به امید «عفو» به اینجا آمدهاند. خداوند وعده آمرزش داده است و هیچکس را هم از مغفرت و آمرزش، مأیوس نساخته است. باید دست نیاز و چشم امید به او دوخت. اگر اینجا بخشوده نشویم، پس کی و کجا؟...
وعده خداوند دروغ و خلاف نیست. حالت روحی و التماس و نیایش ماست که رحمت را بر خطاکاران پشیمان و توبهگنندگانِ خاشع و گریان، نازل میکند.