printlogo


printlogo


آیت‌الله محمدجواد فاضل لنکرانی
امام خمینی(قد) قیام لله را یگانه راه اصلاح جهان می‌دانستند
در آستانه سالگرد ارتحال حضرت امام خمینی(قد) آیت‌الله محمدجواد فاضل لنکرانی، استاد خارج حوزه علمیه قم  در درس اخلاق  خود، به تحلیل و تبیین قدیمی‌ترین دست‌نوشته سیاسی امام خمینی(قد) با عنوان«قیام برای خدا» پرداخته است که متن آن به شرح زیر می‌باشد.

  مسیر رئیسجمهور شهید و شهدای خدمت باید الگوی همه مسئولین قرار گیرد
در آستانه سالگرد ارتحال بنیانگذار انقلاب اسلامی حضرت امام خمینی(قد)حادثه بسیار دلخراش  شهادت رئیس‌جمهور محترم و همراهان گرامی‌اش، رهبری معظم و مردم ایران را داغدار کرد. یاد این شهدای بزرگوار را گرامی می‌داریم و امیدواریم، مسیری که این شهدا، مخصوصاً رئیس‌جمهور محترم برای خدمت به انقلاب نه فقط ترسیم بلکه عملی کردند، مسئولین آینده، الگوی خود قرار دهند و در همین مسیر به مردم خدمت کنند.
اعتقاد عملی به گفتمان دین و امام راحل ویژگی اصلی رئیس‌جمهور شهید
از ویژگی‌های این دولت و رئیس‌جمهور شهیدش این بود که گفتمان خود و دولتش را گفتمان انقلاب، گفتمان امام و رهبری‌، گفتمان ارزش‌ها و در یک جمله گفتمان دین قرار داد. دغدغه او مسئله دین و حکومت دین بود. هیچ دولتی نسبت به مسئله حجاب توجه چندانی که نشد هیچ؛ بلکه مخالفت هم می‌کردند؛ تنها دولتی که به میدان آمد و با اینکه می‌دانست، این کار برای او هزینه دارد؛ اما پای آن ایستاد، همین دولت و همین رئیس‌جمهور بود. این ناشی از اعتقاد او به حکومت دین بود. این شاخص در این دولت که دولت خدمت و جهاد و شهادت اشتهار یافت، به‌خوبی بروز داشت و الآن هم باید این شاخص ادامه پیدا کند.

  دعوت به قیام برای خدا و تشکیل حکومت دینی، تاریخیترین سند مبارزاتی امام خمینی(قد)
امام خمینی(قد) در 14 اردیبهشت 1323 ضمن درج آیه 46 سوره سبأ مطلبی در دفترچه یادداشت‌های آقای وزیری یزدی مکتوب کرد که امروزه به‌عنوان قدیمی‌ترین سند مبارزاتی ایشان از آن یاد می‌شود و به نامه «قیام لله» مشهور است. این یادداشت، حاوی تعابیر بلندی است. اولاً می‌فرمایند: خداوند تبارک و تعالی در این آیه از سرمنزل تاریک طبیعت تا منتهای سیر انسانیت را بیان کرده. اگر انسان بخواهد درجه معرفت امام را بشناسد، باید این برداشت‌های عمیق او از  آیات قرآن را ببیند. برداشت امام از آیه «ان تقوموا لِلّه»، قیام از سر منزل تاریک طبیعت تا منتهی الیه سیر انسانیّت است و می‌فرمایند: این بهترین موعظه‌‌ای است که خدای تبارک و تعالی از میان همه مواعظ انتخاب کرده و نیز می‌فرماید: عمل به این آیه، تنها راه اصلاح جهان است؛ ابراهیم خلیل‌الرحمن قیام لله کرد و بعد به مقام خلّت رسید، موسی کلیم‌الله(ع) قیام لله کرد و بر فرعونیان پیروز شد. این حرف‌ها را 34 سال قبل از انقلاب می‌زند.

  قیام برای خدا؛ تنها موعظه الهی در آیه 46 سوره سبأ
[قُلْ إِنَّمَا أَعِظُکُمْ بِوَاحِدَةٍ أَنْ تَقُومُوا لِلَّهِ مَثْنَى وَفُرَادَى] شناخت و درک پیام این آیه و موعظه مطرح‌شده در آن، از اهمیت بالایی برخوردار است که مفسران در مورد آن آرای گوناگونی ارائه کرده‌اند.
خلاصه شاخص اصلی مکتب امام(قد)، اعتقاد محکم او به حکومت دین بود. برای امام شاخص دیگری را بالاتر از این نمی‌شود حساب کرد. امام خمینی(قد) به‌‌جدّ معتقد بود که دین برای حکومت آمده، همه انبیا برای حکومت آمده‌اند. دین برای همه ابعاد زندگی بشر هدایت و دستور دارد و حاکم جامعه باید به‌نحوی متصل به خدای تبارک و تعالی باشد.
خدای تبارک و تعالی در این آیه به پیامبر دستور می‌دهد، به مردم بگو: [قل إِنَّمَا أَعِظُکُمْ بِوَاحِدَةٍ‌] شما را یک نصیحت می‌کنم و آن قیام برای خداست [أَنْ تَقُومُوا لِلَّهِ]. شما یک موعظه برای مردم دارید؛ یعنی همه حرف‌ها در این موعظه است. عزت دنیا و آخرت انسان در این یک موعظه است که مسیر حرکت انسان را برای همیشه روشن می‌کند. یک وقت در موعظه‌های اخلاقی می‌گوییم: دروغ نگویید، غیبت نکنید، حسد و کبر و غرور نداشته باشید؛ ولی این موعظه نه فقط موعظه‌ای اخلاقی؛ بلکه جامع همه ابعاد و اهداف دین است. آن موعظه این است که [أن تقوموا لله] برای خدا قیام کنید.

  قیام لله از دیدگاه برخی مفسرین
سؤال می‌شود، قیام لله یعنی چه؟ یعنی هر کاری که انسان انجام می‌دهد. مراد از قیام، ایستادن در مقابل نشستن و قعود نیست؛ مراد حرکت است؛ یعنی هر حرکتی که انجام می‌دهید، برای خدا باشد؛ از فکر و اندیشه گرفته تا گفتار و اعمال، همه باید برای خدا باشد؛ برای خدا حرف بزنیم و برای خدا عمل کنیم. اگر خواهان سعادت هستیم، باید بر هر کاری در زندگی ما قیام لله صدق کند.
در کلمات برخی مفسرین «قیام لله» این‌گونه معنا شده که به کارهای‌تان رنگ خدایی دهید. مرحوم علامه طباطبایی(ره) می‌فرمایند: «أن تنهضوا لأجله و لوجهه الکریم» بیشتر از این ورود نمی‌کند.
 زمخشری در تفسیر کشاف می‌گوید: «أراد بقیامهم إما القیام عن مجلس رسول‌الله وتفرّقهم عن مجتمعهم عنده»؛ مراد از قیام، برخاستن از مجلس رسول‌خدا و متفرق شدن از نزد اوست. در آخر نیز می‌فرماید: «مراد انتساب فی‌الامر والنهوض فیه بالهمة»؛ تصمیم بگیرید برای خدا کارتان را شروع کنید؛ یعنی فقط اخلاص داشته باشید و همه چیز را رنگ و صبغه خدایی بدهید. امام خمینی(قد) قیام را به‌معنای مبارزه و خیزش و جهاد علیه ظلم و طاغوت و برپایی انقلاب علیه حکومت‌های نامشروع و باطل تفسیر کرده و معتقدند این آیه، مسلمانان را به قیام و جهاد علیه باطل دعوت می‌کند.

 ایجاد حکومت اسلامی مهمترین هدف امام خمینی(قد)
برخی می‌گویند: هدف امام، تشکیل حکومت اسلامی نبود؛ بلکه می‌خواست با پهلوی مبارزه کند و آن را از بین ببرد؛ اما دنبال تشکیل حکومت نبود و بعداً این حرف‌ها پیش آمد؛ در‌حالی‌‌که این تصریح نوشته‌های امام است. غیر از آنچه که در کشف‌الاسرار قبل از این نوشته، یا آن بحث‌های عمیق و دقیقی که در کتب فقهی و اصولی ایشان آمده، ببینید امام چطور قیام لله را معنا می‌کند؟ قیام لله است که موسی کلیم(ع) را با یک عصا به فرعونیان چیره کرد و تمام تخت و تاج آنها را به باد فنا داد و نیز او را به میقات محبوب رساند و به مقام صَعْق و صَحْو کشاند. قیام برای خداست که خاتم‌النبیین(ص) را یک‌تنه بر تمام عادات و عقاید جاهلیت غلبه داد و بت‌ها را از خانه خدا برانداخت و به‌جای آن، توحید و تقوا را گذاشت.
بعد می‌فرمایند: در مقابل قیام لله، قیام للنفس است. این خودخواهی و ترک قیام لله است که ما را به این روزگار سیاه رسانده و جهانیان را بر ما پیروز کرده و کشورهای اسلامی را زیر نفوذ و سلطه کفار و اجانب برده؛ یعنی ریشه تمام بدبختی‌های مسلمین در زمان معاصر این است که به فکر منافع شخصی خودشان هستند، قیام برای منافع شخصی است که روح وحدت و برادری در ملت اسلامی را خفه کرده است.

  بدبختی و تیرهروزی ما بهخاطر قیام برای منافع شخصی است 
آنچه که مانع از وحدت می‌شود، این است که ما قیام لله نداریم. قیام برای نفس است که بیش از ده میلیون (آن زمان جمعیت ایران ده میلیون بوده) جمعیت شیعه را به‌طوری از هم متفرق کرده که طعمه مشتی شهوت‌پرست و پشت میزنشین شده‌اند. بعد این جمله را می‌فرمایند که قیام برای شخص است که یک نفر مازندرانی بی‌سواد (رضا‌خان میرپنج را) بر یک ملت چند میلیونی چیره کرده که هر سه نسل آنها را دست‌خوش شهوات خود نموده است.
ممکن است این حرف‌ها از شأن نزول آیه در نیاید؛ اما اجمال تمام تفاسیر گذشتگان این است که خدا به پیامبر می‌فرمایند: بگو: من شما را به یک چیز موعظه مى‌کنم و آن اینکه براى خدا قیام کنید؛ دو به دو و یا یک‌به‌یک. اولاً چرا می‌گوید: دو نفری و یک نفری؟ یعنی دو نفری با هم مشورت کنید یا به‌تنهایی فکر کنید که این پیامبر چه گفته؟ آیا حرفش صحیح و مطابق با عقل است؟ رفتار و گفتار و اخلاقش درست است؟ «ثُمَّ تَتَفَکَّرُوا». بعد فکر کنید، آیا این فرد می‌تواند دیوانه یا مجنون باشد؟ اولاً کلمه صاحب می‌آورد و نمی‌گوید: رسول‌الله؛ یعنی این کسی که شب و روز همراه و مصاحب با شما بوده، در بین شما زندگی کرده، این کارهای خارق‌العاده و این حرف‌های عجیب را یا باید از طریق جن انجام دهد یا به کمک فرشتگان و اتصال به خدای تبارک و تعالی؛ با جن که ارتباط نداشته، پس لا محاله باید از طریق فرشتگان و اتصال به خدا این حرف‌ها را زده باشد.

  تطبیق آیه به انقلاب و زمانه ما
آنچه که از این آیه استفاده می‌شود، این است که می‌خواهیم، این آیه را به زمانه خودمان تطبیق دهیم. امام انقلاب کرد، این انقلاب امام برای چه بود؟ اینکه در سن 63 سالگی و در آستانه پیری به میدان آمد، دنبال چه چیزی بود؟ آیا دنبال کسب قدرت بود؟ آیا به دنبال مرجعیت بود؟
همه دغدغه‌ امام، خدا بود؛ امام یک مرجع و سیاست‌مداری بود که آنچه بر همه ابعاد وجودی، علمی و معرفتی او سایه انداخته بود، فقط خدا بود. من یاد ندارم، امام یک سخنرانی کرده باشد که در آن، از اسلام و خدا چیزی نفرموده باشد. امام در ذیل یادداشت به مسئول آن کتابخانه یعنی آقای وزیری توصیه می‌کنند، شما که این نوشته‌ها را از من و امثال من در این دفتر جمع می‌کنی، اینها را به همه روحانیون و علمای ربانی و همه انسان‌های وطن‌‌دوست و مردم ایران برسان تا بدانند، یگانه راه اصلاح جهان قیام لله است.
قیام لله یک معنای وسیعی دارد؛ قیام لله یعنی انسان موظف است که توحید و معنویت را هم در زندگی شخصی‌ و هم در زندگی اجتماعی حاکم کند. هم در حکومت و هم در غیرحکومت، هم در سیاست و هم در غیر سیاست؛ معنای قیام لله این است و این مبدأ سلوک انسانی او می‌شود.
انسان یا به سمت خدا می‌رود و یا به سمت غیر خدا، حد وسط ندارد! اگر یک روحانی بگوید: من به این انقلاب خدمت می‌کنم؛ چون زائیده‌ روحانیت است، این هم قیام برای نفس می‌شود. همین‌طور اگر بگوید: من می‌خواهم این گروه را حفظ کنم، امام می‌فرمودند: باید برای خدا حرکت کنیم تا هرچه خدا می‌خواهد، واقع شود.
 
 
 
​​​​​​​