نشست ترجمه متون دینی در سده معاصر حوزه علمیه قم، از سلسله نشستهای یکصدمین سال بازتأسیس حوزه علمیه قم برگزار شد.
به گزارش خبرگزاری حوزه، دکتر محمد مرادی در این نشست عنوان کرد: در گذشته طلاب در حوزههای علمیه برای آشنایی با دین، آثار زبان عربی را میخواندند؛ زیرا زبان دین، عربی بوده است.
وی با بیان اینکه رواج فارسینویسی به حدود ۵۰ تا ۶۰ سال پیش به حوزه علمیه قم برمیگردد، ادامه داد: در گذشته سنت کتابنویسی در حوزههای علمیه به زبان عربی بود و بسیاری از عالمان دینی، وارد فارسینویسی نمیشدند؛ بهدلیل اینکه متهم میشدند، مثلاً عربی بلد نیستند یا سواد زیادی ندارند؛ اما در حوزه علمیه قم، مجلاتی راهاندازی شد و بهتدریج امر فارسینویسی در میان طلبههای حوزه علمیه رواج پیدا کرد و این فارسینویسی باعث شد، افرادی به سمت ترجمه متون عربی بروند.
این استاد دانشگاه افزود: در نیمه اول قرن معاصر، یعنی از سال ۱۳۰۱ تا سال ۱۳۵۷ حدود ۶۰ مترجم طلبه و عالم دینی در حوزه علمیه شناسایی کردم که بهطور میانگین، هر مترجمی حدود 3 تا 4 اثر ترجمه کرده است؛ البته برخی، تعداد آثار ترجمهشده بیشتر یا کمتری دارند؛ مثلاً مرحوم کمرهای یا مرحوم خسروشاهی، تقریباً حدود ۲۰ اثر ترجمه کردند.
وی با اشاره به اینکه آثار ترجمهشده در نیمه اول سده اخیر، اغلب از زبان عربی به زبان فارسی بوده است، تصریح کرد: اما ترجمه از زبان فارسی به زبان عربی بسیار نادر بوده است؛ درحالیکه از زبان عربی به زبان فارسی، ترجمههای زیادی بوده است و از جمله این ترجمهها، ترجمه آثار مصری است.
مرادی اضافه کرد: ترجمه آثار مصری، از شروع انقلاب اسلامی یا نهضت حضرت امام(قد) آغاز میشود و بسیاری از طلبههای انقلابی و اجتماعی، به سراغ ترجمه آثار اسلام سیاسی و اسلام اجتماعی رفتند که اغلب در مصر نوشته میشده است.
وی اظهار کرد: ترجمه دینی در حوزه علمیه، اغلب بر محور قرآن و حدیث یا تفسیر قرآن شکل گرفته است و در آن دوران، دو تفسیر مجمعالبیان و المیزان ترجمه شدند.
این استاد دانشگاه ادامه داد: در آن دوران، اغلب کتابهایی مانند نهجالبلاغه، صحیفه سجادیه، بخش اصول و فروع کافی، مفاتیحالجنان و کتابهایی که خواننده بیشتری داشتند، ترجمه میشدند و نسبت به ترجمه دیگر آثار، یا رغبتی نبوده است یا مترجمها بهلحاظ فنی، امکان آن را نداشتند و یا تصور میکردند، کتابهای فنی و علمی در حوزههای دینی، تدوین میشود و بهصورت دقیق به مباحثی مانند ادبیات، فلسفه، ریاضیات، عرفان و... میپردازد و مورد نیاز خوانندگان فارسیزبان نیست.
وی یادآور شد: از مباحث مطرحشده نتیجه میگیریم، در آن دوران دایره ترجمه بسیار محدود بوده است و هم، افراد محدودی ترجمه میکردند و هم زبان ترجمه محدود به «فارسی به عربی» یا «عربی به فارسی» بوده است و فقط مرحوم سیدمجتبی انصاری لاری بهدلیل ارتباط با امام موسیصدر و تشویق او که چند سفر اروپایی داشته است، اقدام به ترجمه آثار فارسی به زبانهای اروپایی کرده است.
مرادی گفت: مرحوم سیدمجتبی انصاری لاری احساس کرد که افراد دیگر زبانها نیز علاقهمند به این آثار هستند و نیاز به معارف دینی و مذهبی ما دارند؛ بههمین خاطر مؤسسه ترجمهای تأسیس کرد و مترجمین به ترجمه آثار پرداختند که مورد اقبال نیز قرار گرفت؛ البته در آن دوران، هیچ نهاد و یا مؤسسه پشتیبانیکننده مترجمین وجود نداشته است؛ یعنی مؤسسه یا افرادی نبودند که افرادی را برای ترجمه تربیت کنند.
وی با بیان اینکه بعد از انقلاب اسلامی رویکرد کار تبلیغ، پژوهش، نگارش و ترجمه متحول شد، اظهار کرد: بر اساس مطالعاتی که داشتم، حدود ۲۰ نهاد در حوزه علمیه قم، نسبت به ترجمه متون دینی مبادرت کردند که اتفاق بزرگ و مهمی است.
این استاد دانشگاه تصریح کرد: در بازه زمانی دوم، مخاطبان ترجمه گسترده شدند؛ یعنی زبان مقصد متنوع شد و در حال حاضر، به حدود ۱۵۰ زبان ترجمه صورت میگیرد که این کار، اغلب از سوی نهادها و مؤسسات علمی وابسته به حوزه علمیه انجام میشود؛ یعنی یا فارغالتحصیلان حوزه، آن را تأسیس کردند یا از سوی حوزویان مدیریت میشود.
وی ادامه داد: زبان انگلیسی، اردو، اندونزیایی، مالایی، هندو، آلبانیایی، فرانسوی، اوکراینی، قزاقستانی، هوسایی، نیجری، تانزانیایی، تاجیک، افغانستانی، ترکی آذری و ترکی استانبولی، اویغوری، لهستانی، صربستانی، ویتنامی، کامبوجی و گرجی از جمله این زبانهاست که نشان از تحول عمیق صورتگرفته دارد.
این پژوهشگر، با تأکید بر اینکه ارزیابی کیفیت کار و آثار و چگونگی بازخورد آن، نیاز به بررسی و پژوهشی جدا دارد، بیان کرد: اگرچه حوزه علمیه، برنامهای برای تربیت مترجم متخصص دین نداشته است؛ اما مؤسساتی که به سراع ترجمه رفتند، طلبههای توانمندی را پیدا کردند که دین خوانده بودند و اصطلاحات دینی را میشناختند و میتوانستند، متون دینی را کاملاً بفهمند و به زبان دوم برگردانند.
عرصههای ترجمه
وی اظهار کرد: کتابهای حدیثی متعددی ترجمه شدند و میتوان گفت که کتب حدیثی قابل توجهی وجود ندارد که ترجمه نشده باشد و تقریباً همه آثار حدیثی تولیدشده در دارالحدیث، به زبانهای مختلف ترجمه شده است؛ البته آثار بزرگی مانند وسائل الشیعه، جامع احادیث شیعه یا بحارالانوار بهخاطر حجم زیادی که دارند، بهدلیل هزینه بسیار، امکان ترجمه کاملشان نیست.
مرادی اضافه کرد: موضوع فقه، اصول، حقوق، اخلاق، تربیت، عرفان و ادعیه، کلام و عقیده، فلسفه و عرفان، ادبیات و شعر، اجتماعیات، آیین و رسوم (مناسک اجتماعی)، سیاست، اقتصاد و امور مالی، طب و پزشکی، تراجم و شرح احوالات بزرگان تاریخ اسلامی یا بزرگان حوزههای علوم دینی، از جمله موضوعات ترجمه است که نشان میدهد، عرصه گستردهای را در دید جهانیان قرار دادیم و چقدر میراث فکری و تمدنی برای عرضه داریم.
مراکز ترجمه
وی با بیان مراکز ترجمهای به دو بخش خصوصی و حاکمیتی (حوزوی) تقسیم میشوند، اضافه کرد: بخش خصوصی متأسفانه کوچک است. محمدتقی انصاری از جمله افرادی است که از دهه ۵۰ در بخش خصوصی فعال است و در این زمینه، بسیار موفق عمل کرده است. اندیشه اشراق، در حوزه زبان اسپانیولی و انتشارات جمال در زمینه کودک، دو مؤسسه خصوصی دیگر هستند که در این زمینه موفق کار کردند.
نهادهای حوزوی ترجمه
این استاد دانشگاه گفت: جامعة المصطفی که یک نهاد آموزشی و پژوهشی است که در بسیاری از کشورها نیز مراکزی دارد و از جمله مراکز حوزوی است که در عرصه ترجمه نیز فعال است و بر اساس آماری که در وبسایت این نهاد آموزشی و پژوهشی آمده است، حدود ۱۳۰۰ کتاب پژوهشی منتشر شده است که ۵۴۵ کتاب آموزشی و ۷۶ کتاب دورهای دارند و ۸۵۰ کتاب نیز ترجمه کردند.
وی افزود: مجمع جهانی اهلبیت(ع) نیز، یکی از پرکارترین نهادههای ترجمه دین در حوزه علمیه قم است که حدود ۱۵۰۰ کتاب در زمینهها و ردههای گوناگون کودکان، زنان، دانشگاهیان و... ترجمه کرده است و جامعه هدف وسیعی را دارد و به ۲۷ زبان آسیایی، ۹ زبان آفریقایی و ۲۰ زبان اروپایی (آلبانیایی، آلمانی، اسپانیولی، اسپانیولی، انگلیسی، ایتالیایی، بلغاری، بوسنایی، پرتغالی، دانمارکی، روسی، سوئدی، فرانسوی، فنلاندی، گرجی، لهستانی، نروژی) ترجمه کرده است.
مرادی با بیان اینکه مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی که بیشتر درصدد تولید اندیشههای تقریبی است و در این زمینه نیز، ۲۹ اثر را ترجمه کردهاند، اضافه کرد: مرکز ترجمان وحی بهصورت ویژه به ترجمه قرآن میپردازد و ترجمههای قرآن، از کل دنیا را جمعآوری کردند که یک کتابخانه غنی است.
وی با تأکید بر اینکه کار این مرکز فقط ترجمه قرآن به زبانهای مختلف است، گفت: در این مرکز تاکنون قرآن را به ۱۵ زبان غیرفارسی و غیرعربی ترجمه کردهاند که از جمله آنها اسپانیولی، اردو، انگلیسی، اوگاندایی، پشتو، ترکی استانبولی و آذربایجانی و عراقی، چینی، روسی، ژاپنی، فرانسوی و گرجی است.
این پژوهشگر عنوان کرد: واحد ترجمه مؤسسه علمی فرهنگی دارالحدیث نیز، تاکنون ۷۰ اثر دارالحدیث را به زبانهای مختلف ترجمه کرده است که اکثر آنها، آثار حدیثی یا دانشنامهای است که از جمله آنها دانشنامه امام حسین(ع)، دانشنامه امام(ع)، دانشنامه امام مهدی(عج) و دانشنامه قرآن و حدیث است که برخی، به یک زبان و برخی، به چند زبان ترجمه شدهاند.
وی با بیان اینکه پژوهشگاه علوم فرهنگ اسلامی تاکنون بیش از ۵۰ اثر پژوهشی را ترجمه کرده است، اضافه کرد: پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی نیز، طبق گزارشی که منتشر کرده، هشت اثر را تاکنون ترجمه کرده است.
مرادی ادامه داد: مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(قد) نیز ۲۸ ترجمه گوناگون دارد که این آثار در زمینه روانشناسی، جامعهشناسی، کیهانشناسی، فلسفه و عرفان، تربیت و اقتصاد است.
وی با بیان اینکه تقریباً همه آثار مرحوم آیتالله مصباح یزدی ترجمه شده است، عنوان کرد: پژوهشگاه حوزه و دانشگاه نیز، بیش از ۱۰۰ اثر را به زبانهای انگلیسی، عربی، فرانسوی، بوسنیایی، اردو، ترکی آذری و استانبولی، روسی، آلمانی، چینی، اسپانیولی و... ترجمه کرده است.
این استاد دانشگاه، با اشاره به اینکه دبیرخانه گفتمان انقلاب اسلامی، از دیگر مؤسساتی است که به کار ترجمه مشغول است، بیان کرد: در لبنان نیز، مرکزی بهنام مرکز «مرکز الحضاره لتنمیه الفکر الإسلامی» تأسیس شده است تا آثار اندیشمندان مسلمان را از زبان فارسی به زبان عربی ترجمه کند و میتوان بیان کرد که هدفگذاری این مرکز این است که میراث تمدنی ایران در حوزه اندیشه را به زبان عربی ترجمه کنند.
وی با بیان اینکه برخی از از آثار، توسط چند مؤسسه ترجمه شده است و همپوشانی وجود دارد، گفت: در سده اخیر از نقطهای نزدیک به صفر شروع کردیم و در حال حاضر بهلحاظ زبان ترجمه، آثار ترجمهشده و موضوعات گوناگون، دامنهای گسترده در ترجمه داریم و امیدوار هستم که در تجربیات اندوختهشده، یک بازنگری و تحلیلی صورت بگیرد و با برنامهریزی در این زمینه قدم برداشته شود.
مرادی یادآور شد: در این زمینه باید برنامهریزی شود تا ببینیم، نیاز است که چه اثری، در کجا و با چه ویژگی باید ترجمه شود؛ همچنین باید نسبت به نگاه انحصارگرایانه به حوزه ترجمه در مؤسسات، بازنگری صورت بگیرد.