در نشست «حوزه علمیه و ترجمه نهجالبلاغه» بررسی شد
واکاوی ترجمههای فارسی نهجالبلاغه
محمد خنیفرزاده گفت: ترجمه پویا و ارتباطمحور به دنبال آن است که پیام متن مبدأ به بهترین شکل در متن مقصد بازآفرینی شود و بهخوبی ارتباط برقرار کند.
به گزارش خبرگزاری حوزه، دکتر محمد خنیفرزاده در نشست «حوزه علمیه و ترجمه نهجالبلاغه» از سلسله نشستهای یکصدمین سال بازتأسیس حوزه علمیه قم، عنوان کرد: حوزه علمیه از گذشته توجه فراوانی به نهجالبلاغه داشته است و شرحها و ترجمههای مختلف حوزویان، نشان از اهمیت و جایگاه این کتاب در بین حوزویان دارد.
وی بیان کرد: تقریباً بیش از ۸۰ ترجمه فارسی از نهجالبلاغه داریم که نیمی از این عناوین، متعلق به کسانی است که وابسته به نهاد حوزه علمیه یا برآمده از حوزه علمیه بودند که این آمار، نشاندهنده اهتمام حوزههای علمیه به نهجالبلاغه است.
این پژوهشگر با بیان اینکه سیر تاریخی ترجمه نهجالبلاغه به دو دوره گذشتههای کهن و دوره معاصر تقسیم میشود، اظهار کرد: در دوره گذشتههای کهن، شاهد آثاری از جلالالدین حسین اردبیلی، علیبن حسن زوارهای، عزیزالله جوینی و... هستیم.
وی با بیان اینکه در دوره معاصر، شاهد اقبال به نهجالبلاغه هستیم، تصریح کرد: فراوانی ترجمههای این کتاب در سده گذشته، مرهون عوامل متعددی از جمله گسترش صنعت چاپ و آسانی نشر، نوگرایی و ورود عالمان به عرصه سیاست، اقبال عمومی به نهجالبلاغه، ظهور جنبشهای سیاسی و آزادیخواهانه در ایران، وجود مفاهیم و موضوعات سیاسی در نهجالبلاغه (بهخصوص در عهدنامه مالک اشتر) و موج بازگشت به متون دینی است؛ البته ترجمههای صورتگرفته همه دارای رتبه برابر نیستند.
خنیفرزاده بیان کرد: آیتالله سیدمحمود طالقانی(ره) اولین کسی بود که در قرن حاضر نهجالبلاغه را ترجمه کرد؛ البته این ترجمه کامل نبود و بعد از ایشان، شاگردش محمدمهدی جعفری این ترجمه را تکمیل و ویرایش کرد و در سه جلد به چاپ رسید که از ویژگیهای این ترجمه، میتوان به ترجمه ساده آن اشاره کرد.
وی اضافه کرد: مرحوم فیضالاسلام، دومین روحانی عصر حاضر است که دست به ترجمه نهجالبلاغه زد که نخستین ترجمه کامل حوزویان در عصر حاضر است که تأثیر زیادی در تاریخ معاصر نهجالبلاغه دارد.
این پژوهشگر با بیان اینکه ترجمه ایشان، یک رویداد تاریخی و نقطه عطف است و حلقه انتقال از ترجمههای کهن به دوران ترجمههای جدید محسوب میشود، افزود: تا پیش از او کتاب شریف نهجالبلاغه، فاقد شرح و ترجمهای کامل و عمومی برای فارسیزبانان بود و ترجمه فیضالاسلام در میان عموم طبقات جا باز کرد. این اثر بهلحاظ تاریخی، از مهمترین اتفاقات در حوزه برگردان نهجالبلاغه به فارسی در سده گذشته بهشمار میرود.
وی بیان کرد: محمدعلی انصاری قمی، نهجالبلاغه را به نثر و نظم در پنج جلد ترجمه کرده است که این کار، برای اولین بار در این قرن صورت گرفته است و نام این کتاب، نهجالبلاغه منظوم است.
خنیفرزاده با بیان اینکه سیدمحمود طالقانی، فیضالاسلام و محمدعلی انصاری قمی(ره)، پیشگامان ترجمه نهجالبلاغه در عصر معاصر هستند، اظهار کرد: در دهههای میانی یعنی از سالهای ۱۳۳۰ تا ۱۳۷۰، ترجمههای متعددی از نهجالبلاغه توسط حوزویان و غیرحوزویان صورت گرفت.
وی در رابطه با ترجمه مرحوم دشتی بیان کرد: ترجمه مرحوم محمد دشتی در دهههای اخیر، از رایجترین ترجمههای نهجالبلاغه است و بارها به چاپ رسیده است.
این پژوهشگر عنوانگذاریهای متعدد را از ویژگیهای ترجمه محمد دشتی دانست و تصریح کرد: تیترگذاری برای متنهای قدیمی، باید با احتیاط انجام شود؛ زیرا تیترزنی باعث برچسبزنی به متن میشود.
وی ادامه داد: متن حدیث حساس است و برای خودش، دلالتی دارد و اگر بخواهیم، محتوا را تیترزنی کنیم و در یک تیتر خلاصه کنیم، کار آسانی نیست و باید با احتیاط انجام شود و افراط در تیترزنی آسیبهایی دارد.
خنیفرزاده اضافه کرد: در ترجمه مرحوم دشتی، ۱۵۰۰ عنوان در نامگذاری خطبهها، نامهها و حکمتها و ۲۷۳۰مورد در درون متن عنواندهی شده است.
وی اظهار کرد: کیفیت خوب ترجمه، یکی از دلایل اقبال عمومی است و عللی مانند قیمت پایین کتاب، توزیع گسترده، نثر روان و... در رواج و اقبال عمومی به یک کتاب مؤثر است.
این پژوهشگر ادامه داد: مرحوم فیضالاسلام مانند بسیاری از حوزویهای دیگر، نثرش تحت تأثیر قواعد دستوری زبان عربی هست؛ اما در ترجمه مرحوم دشتی این امر را نمیبینیم و این ترجمه، دارای نثری است که راحت فهمیده میشود.
وی در رابطه با ترجمه استاد حسین انصاریان، گفت: جنبه تبلیغی استاد انصاریان برجستهتر است؛ اما ایشان آثار متعددی در زمینه تحقیق، تألیف و ترجمه از جمله ترجمه قرآن و نهجالبلاغه دارند.
خنیفرزاده با بیان اینکه ترجمه حسین انصاریان نسبت به دیگر ترجمهها، کمترین میزان لغزش و سهو علمی را دارد، اضافه کرد: ترجمه وی توسط یک مترجم دیگر که از ناقدان و خبرگان فن هست، ویرایش شده است.
وی اظهار کرد: صدرالدین بلاغی، عمران علیزاده، سید عبدالمطلب حسینی شیرازی، عبدالرحیم عقیقی بخشایشی، محمدعلی شرقی، علی شیروانی، عبدالمجید معادی و سیدکاظم ارفع، از دیگر حوزویانی هستند که دست به فارسیسازی و ترجمه نهجالبلاغه زدند.
این پژوهشگر بیان کرد: مرحوم آیتی، فیض قمی، محمدجواد شریعت و شهیدی، از شخصیتهای حوزوی و دانشگاهی هستند که نهجالبلاغه را ترجمه کردهاند. این افراد آموزش و تحصیلات اولیهشان را در حوزه علمیه و دورههای بعدی را در دانشگاه سپری کردند؛ لذا انتصاب اینها را به حوزه علمیه نمیتوان نفی کرد.
وی با بیان اینکه در ترجمه نهجالبلاغه، تلاشهای فردی صورت گرفته است و کمتر شاهد ترجمههای گروهی هستیم، گفت: التزام به کلیت متن، از ویژگیهای ترجمههای حوزوی است و مترجمان حوزوی، به متن و ساختاری که سیدرضی چیده است، ملتزم هستند و چیزی بهنام شرح و برداشت آزاد نداریم.
خنیفرزاده بیان کرد: مثلاً در بعضی از مترجمین نهجالبلاغه، مثل جواد فاضل، ترجمهای بسیار آزاد از نهجالبلاغه بههمراه نثری روان دارد؛ اما از نظر متخصصان، ترجمهاش در واقع ترجمه نیست؛ اما در ترجمه مترجمان حوزوی، این مدل ترجمه را نداریم و کاملاً به متن ملتزم هستند.
وی ادامه داد: با توجه به ارتباط عالمان دینی با زبان عربی، ترجمههای آنها نیز عربیگرایی افراطی دارد و تسلط و سیطره نحو زبان عربی مشاهده میشود که این امر، نشأتگرفته از عربیدانی آنها و التزام به متن نهجالبلاغه است.
این پژوهشگر با بیان اینکه متن ترجمه فارسی خوشخوان را در غیرحوزویان شاهد هستیم، افزود: ترجمه محسن فارسی، اسدالله مبشری، جواد فاضل و داریوش شاهین، از ترجمههایی هستند که وقتی یک ایرانی آنها را میخواند، لذت میبرد و با آن ارتباط برقرار میکند.
وی اظهار کرد: ترجمه پویا و ارتباطمحور به دنبال این است که پیام متن مبدأ را به بهترین شکل در متن مقصد بازآفرینی شود و بهخوبی ارتباط برقرار کند؛ اما در ترجمه حوزوی، نویسندهمحوری را شاهد هستیم و خوانندهمحوری نمیبینیم.
خنیفرزاده، با اشاره به نگاه غیرتخصصی به ترجمه، بیان کرد: ترجمه فعالیت پیچیده، چندوجهی و آمیزهای از هنر، علم و تخصص هست و امروز رشتههای مطالعات ترجمه مطالعات ترجمه داریم؛ اما در حوزه علمیه، نگاه به ترجمه، یک نگاه سنتی است که گویی، نیاز به تخصص ندارد؛ بههمین خاطر بهصورت فردی ترجمه میکنند.