printlogo


printlogo


مقامات معنوی حضرت فاطمه معصومه(س) در کلام بزرگان دین
سعادت و کمال حقیقی جز با گذر از تنگناهای نفسانیات و رسیدن به قله بلند معنویت، امکان‌پذیر نیست و حضرت فاطمه معصومه(س)، این راه را با سربلندی طی کردند. القاب این بانوی گران‌قدر عبارت است از: معصومه، کریمه اهل‌بیت، طاهره، حمیده، بره، رشیده، تقیه، رضیه و مرضیه. همه این القاب بر اثر سلوک و مقام والای معنوی، به ایشان نسبت داده شده است. به‌طور مسلم یکی از راه‌های تحصیل معرفت به اولیاءالله، تأمل و مطالعه در شرح حال و سیره و زندگانی آنان و نیز ذکر مقامات معنوی و فضایل اخلاقی و مناقب، مانند: معجزات و کرامات آنان است. صاحب «ناسخ التواریخ» می‌گوید: … حضرت ولیةالله تعالی و صفّیه‌خاتون خلق جهان و ناموس خداوند عالمیان، عابده زاهده متقیه عارفه کامله مستوره مخدره معصومه فاطمه دختر حضرت موسی‌بن جعفر(ع) را مقامی و منزلتی متعالی و شأنی رفیع و مکانی عظیم است که خداوند عطایش فرموده است؛ لذا شهرت عظمت و جلالت قدر این مکرمه معظمه، علاوه در نزد محدثان و مورخان و سیره‌نویسان، تمام جهان اسلام را پر کرده و مطلبی است که جملگی بر آن اتفاق نظر دارند. در این نوشتار کوتاه بر آن شدیم تا گوشه‌ای از مقامات معنوی و کمالات روحانی و فضایل نفسانی آن بانوی بزرگ را ازتجربه‌های عالمان علم و عمل بنویسیم.

   زیارت حضرت معصومه(س)
معادل زیارت حضرت فاطمه زهرا(س)
مرحوم آیت‌الله سیّدمحمود مرعشى نجفى، پدر آیت‌الله‌العظمی سید شهاب‌الدین مرعشى نجفی(ره) بسیار علاقه‌‌مند بود که محل قبر شریف حضرت فاطمه زهرا(س) را به دست آورد. ختم مجرّبى انتخاب کرد و چهل شب به آن پرداخت. شب چهلم پس از به پایان رساندن ختم و توسّل بسیار، استراحت کرد. در عالم رؤیا به محضر مقدّس حضرت امام صادق(ع) مشرّف شد. امام به ایشان فرمودند: «عَلَیْکَ بِکَرِیمَةِ اَهْل‌ِالْبَیت»؛ یعنى به دامان کریمه اهل‌بیت(ع) چنگ بزن.
 ایشان به‌گمان اینکه منظور امام، حضرت فاطمه زهرا(س) است، عرض کرد: قربانت گردم، من این ختم قرآن را براى دانستن محل دقیق قبر شریف آن‌حضرت گرفتم تا بهتر به زیارتش مشرّف شوم. امام فرمود: منظور من، قبر شریف حضرت معصومه(س) در قم است.
سپس افزود: به‌دلیل مصالحى خداوند مى‌خواهد، محل قبر شریف حضرت فاطمه زهرا(س) پنهان بماند؛ از این‌رو قبر حضرت معصومه را تجلّى‌گاه قبر شریف حضرت زهرا(س) قرار داده است. اگر قرار بود، قبر آن‌حضرت ظاهر باشد و جلال و جبروتى براى آن مقدّر بود، خداوند همان جلال و جبروت را به قبر مطهّر حضرت معصومه(س) داده است. آیت‌الله مرعشى نجفى(قد) هنگامى که از خواب برخاست، تصمیم گرفت به‌قصد زیارت حضرت معصومه(س) رهسپار ایران شود و بى‌درنگ همراه خانواده‌اش نجف اشرف را به‌قصد زیارت کریمه اهل‌بیت(س) ترک کرد. (منبع: آئینه عصمت، آیت‌الله ضیاءالدین نجفی)

  شفای طلبه جوان نخجوانی
آیت‌الله‌العظمی مکارم شیرازی  می‌فرمایند: بعد از فروپاشی شوروی سابق و آزاد شدن جمهوری‌های مسلمان‌نشین (و از آن جمله جمهوری نخجوان) مردم شیعه نخجوان تقاضا کردند، که عده‌ای از جوانان خود را به حوزه علیمه قم بفرستند تا برای تبلیغ در آن منطقه تربیت شوند. مقدمات کار فراهم شد و استقبال عجیبی از این امر به عمل آمد. از بین (سیصد نفر داوطلب) پنجاه نفری که معدل بالایی داشتند و جامع‌ترین آن‌ها بودند برای اعزام به حوزه علمیه قم انتخاب شدند. در این میان جوانی - که با داشتن معدل بالا، به سبب اشکالی که در یکی از چشمانش وجود داشت انتخاب نشده بود - با اصرار فراوان پدر ایشان، مسوول مربوطه ناچار از قبول ایشان شد، ولی هنگام فیلم‌برداری از مراسم بدرقه از این کاروان علمی، مسوول فیلم‌برداری دوربین را روی چشم معیوب این جوان متمرکز کرده و تصویر برجسته‌ای از آن را به نمایش گذاشت. جوان با دیدن این منظره بسیار ناراحت و دل شکسته می‌شود.
وقتی کاروان به قم رسید و در مدرسه مربوطه ساکن شدند این جوان به حرم مشرف شده و با اخلاص تمام متوسل به حضرت می‌شود، و در همان حال خوابش می‌برد. در خـــــواب عوالمی را مشاهده کرده و بعد از بیداری می‌بیند چشمش سالم و بی‌عیب است.
او بعد از شفا یافتن به مدرسه برمی‌گردد، دوستان او با مشاهده این کرامت و امر معجزه آسا، دسته جمعی به حرم حضرت معصومه(س) مشرف شده و ساعت‌ها مشغول دعا و توسل می‌شوند. وقتی این خبر به نخجوان می‌رسد آن‌ها مصرانه خواهان این می‌شوند که این جوان بعد از شفا یافتن و سلامتی چشمش به آن‌جا برگردد که باعث بیداری و هدایت دیگران و استحکام عقیده مسلمین گردد. (ضبط صوتی، تصویری این کرامت به نقل حضرت آیت‌الله مکارم شیرازی در واحد فرهنگی آستانه موجود است.)

   راهگشای مشکلات فلسفیام
آیت‌الله ‌العظمی جوادی آملی می‌فرمایند: اگر انسان کتابی و یا مطلب علمی را در شهری که از نظر آب و هوا و موقعیت اقلیمی از قم بهتر است، مطالعه کند؛ بعد عین همان کتاب و یا مطلب را در جوار رحمت بارگاه حضرت فاطمه معصومه(س) در قم مطالعه کند، می‌بیند که برکات دیگری نصیب انسان می‌شود و حقایق بالاتری برای انسان کشف می‌گردد. این حقیقت برای جناب صدرالمتألهین نیز پیش آمده است؛ زیرا ایشان، هنگامی که در کهک زندگی می‌کرد، برای عرض ادب و توسل به بارگاه کریمه اهل‌بیت فاطمه معصومه(س) مشرف می‌شد. در یکی از این سفرها در جوار قبر فاطمه معصومه(س) یک مسأله مهم و پیچیده فلسفی یعنی اتحاد عاقل و معقول در یک مکاشفه عرفانی، برایش حل شد. او خود در این زمینه می‌گوید:
«مسأله اتحاد عاقل و معقول از مشکل‌ترین مسائل فلسفی است که تاکنون هیچ فیلسوف مسلمانی توفیق حل آن را پیدا نکرده است. من با توجه کامل به سوی خدای سبحان از او خواستم که مشکل برایم حل شود. دری از رحمت حق بر من گشوده شد و در این مورد، معرفت جدیدی برایم حاصل شد. «کنت حین تسوید هذا المقام بکهک من قری قم، فجئت الی قم زائراً لبنت موسی‌بن جعفر(س) مستمداً منها وکان یوم الجمعه فانکشف لی هذا الامر؛ هنگام نوشتن این بحث من درقریه کهک قم بودم. از آنجا رهسپار قم شدم، به زیارت دختر موسی‌بن جعفر(س) مشرف گردیدم و از آن‌حضرت در حل این مسأله یاری جستم. به‌برکت او در روز جمعه این مطلب بر من کشف گردید.» (منبع: آیت‌الله جوادی آملی، مجموعه سخنان و حکمت‌ها)

   شفاعت همه شیعیان
محدث قمی نقل می‌کند: در عالم رؤیا مرحوم میرزای قمی اعلی‌الله مقامه الشریف را دیدم و از ایشان سؤال کردم: آیا اهل قم ر ا حضرت فاطمه معصومه(س) شفاعت خواهند کرد؟ میرزا چون این سخن را شنید، ناراحت شد و نگاه تندی به من کرد و فرمود: چه گفتی؟  من دوباره سؤالم را تکرار کردم، باز با تندی به من فرمود: شیخ، تو چرا چنین سؤالی می‌کنی!؟  شفاعت اهل قم با من است! حضرت فاطمه معصومه(س) تمام شیعیان جهان را شفاعت خواهند کرد.
گفتنی است مرحوم میرزای قمی دانشمند بزرگ شیعه، نویسنده کتاب قوانین‌الاصول از کتب مشهور اصولی است و علمای بزرگی چون شیخ انصاری بر آن شرح زده‌اند. مزار ایشان در زیارتگاه شیخان، از گذشته مورد احترام ویژه مردم قم بوده است. (منبع: مردان علم در میدان عمل، ج 3، ص 35)

   حریم أختالرضا، حضرت فاطمه معصومه(س)
آیت‌الله‌العظمی اراکی(ره) نقل می‌کنند: آقای حاج شیخ حسنعلی تهرانی(ره)، جد مادری آقای مروارید و از علمای بزرگ و شاگردان فاضل میرزای شیرازی(ره) است که حدود پنجاه سال در نجف اشرف اشتغال به تحصیل داشته است. این اواخر آمده بود مشهد مقدس و آنجا ساکن شده بود. ایشان برادر تاجری به‌نام حاج حسینعلی شال‌فروش داشت که در تمام مدتی که حاج شیخ مشغول به تحصیل بود، ماهی پنجاه تومان برایش می‌فرستاد. ایشان فوت می‌کند، جنازه‌اش را به قم می‌آورند و دفن می‌کنند.
وقتی خبر فوت او را به برادرش در مشهد می‌دهند، حاج شیخ به حرم امام رضا(ع) مشرف می‌شود و عرض می‌کند: یابن رسول‌الله! برادرم به من فراوان خدمت نموده است و من نتوانسته‌ام، هیچ‌یک از خدمات او را جبران نمایم، جز همین الآن که به حضور شما مشرف شده‌ام؛ خواهش می‌کنم، از خواهرت معصومه(س) بخواه، برادرم را که اکنون در حریم او مدفون است، مورد عنایت قراردهد.
همان شب، یکی از مؤمنین خواب می‌بیند، به حرم حضرت معصومه(س) مشرف شده به او می‌گویند: حضرت امام رضا(ع) به قم آمده‌اند تا اینکه سفارش برادر حاج شیخ حسینعلی را به خواهرش بنماید.
او که از جریان مطلع نبوده، معنی خوابش را نمی‌فهمد. تا آنکه خواب را برای حاج شیخ نقل می‌کند. ایشان می‌فرماید: خواب شما درست است. همان شب من به حرم حضرت رضا(ع) مشرف شدم و به آن‌حضرت متوسل شدم و چنین خواهشی کردم. مرحوم سید محمدتقی خوانساری وقتی این خواب را شنیدند، فرمودند: معلوم می‌شود، قم حریم حضرت معصومه(س) است و حضرت رضا(س) در اینجا مستقیم در کاری دخالت نمی‌کند؛ به قم تشریف فرما می‌شوند و به خواهر سفارش برادر حاج شیخ حسینعلی را می‌نمایند. (منبع: فروغی از کوثر، نشر زائر، ص 56 و 57)

   توسل به حضرت معصومه(س)
برای عذرخواهی از یک طلبه بیمار
آیت‌الله ابوطالب تجلیل(ره) می‌گوید: در زمان آیت‌الله‌العظمی بروجردی(قد) بود. روزی در بین راه منزل، طلبه‌ای مضطرب پیش من آمد.
نسخه‌ای در دست داشت. گفت: مریض هستم، دکتر رفته‌ام. برای پول نسخه که حدود هفت تومان می‌شد، مانده‌ام. از من کمک خواست؛ چون برایم مقدور نبود، معذرت‌خواهی کردم.
بعد از آنکه از او جدا شدم، به‌شدت پشیمان شدم که چرا او را به کس دیگری که بتواند، نیازش را برطرف سازد، معرفی نکردم. این کار که از من ساخته بود. فوراً به دنبال او به راه افتادم و همه جا گشتم؛ ولی او را نیافتم. وجدانم آزارم می‌اد که چرا یک طلبه مریض نیازمند را این‌گونه از خودم دور کرده‌ام؛ هرچه زمان می‌گذشت و از پیدا کردن او ناامیدتر می‌شدم، بیشتر ناراحت می‌شدم و چنان شده بود که دائم فکر مرا به خود مشغول کرده بود. تا آنکه شبی بعد از پایان جلسه، استفتاءآیت‌الله مرعشی(قد) به‌هنگام مراجعت به منزل، وارد صحن مطهر که شدم، مقابل ایوان آینه ایستادم و عرضه داشتم: بی‌بی! من این گم‌شده را از تو می‌خواهم! همین امشب هم باید او را پیدا کنم. من خیلی در رنجم. مشکل دیگری که داشتم، این بود که آن آقا را من یک بار بیشتر ندیده بودم. چه‌بسا اگر هم می‌دیدم، شناختنش برایم مشکل بود.
در هر صورت به سمت منزل به راه افتادم. اول خیابان دارالشفاء که رسیدم، با اینکه مسیر اصلی من نبود، مثل اینکه به من الهام شد، امشب از این مسیر بروم. وسط خیابان که رسیدم، طلبه‌ای را دیدم که جلوی مسافرخانه‌ای ایستاده است. با او احوال‌پرسی کردم. معلوم شد، این مسافرخانه را آیت‌الله بروجردی به‌خاطر کمبود جا برای سکونت طلبه‌ها اجاره کرده‌اند. به‌عنوان دیدن، وارد مسافرخانه شدم. از اولین اتاق که در آن باز بود، ناگهان چشمم به طلبه‌ای افتاد که وسط اتاق نشسته بود تا او را دیدم، یقین کردم که همان گم‌شده من است. جلو رفتم و او را در آغوش گرفتم و از آن نگرانی و ناراحتی چندروزه به این سرعت رهایی یافتم و این نبود، جز همان توسلی که به آن‌حضرت پیدا کردم. (منبع: فرهنگ کوثر، فروردین 1377، شماره 13)

  عنایت حضرت معصومه(س) در فهم قرآن
آیت‌الله‌العظمی فاضل(ره): من هر وقت به این آیه شریفه ]انّما یُریدُ اللهُ لیُذهبَ عنکم الرِجس اهل البیت ویُطهرکم تطهیراً[ (احزاب، 34) که به آیه تطهیر معروف است، برمی‌خوردم، این سؤال در ذهنم می‌آمد که اگر این آیه مخصوص اهل‌بیت پیامبر(ص) است، به همسران آن‌حضرت ارتباطی ندارد؛ این مطلب سال‌ها ذهن مرا مشغول کرده بود و به‌صورت یک مشکل علمی درآمده بود تا آنکه متوسل به حضرت معصومه(س) شدم و به‌لطف الهی و عنایت آن‌حضرت، این مشکل حل شد؛ به‌گونه‌ای که با همکاری جناب آقای شهاب‌الدین اشراقی، داماد حضرت امام که هم‌مباحثه ما بود، کتابی علمی در این‌باره نوشتیم و با استدلال ثابت کردیم که اولاً این آیه ارتباطی با همسران پیامبر(ص) ندارد و مخصوص اهل‌بیت آن‌حضرت است و اینکه اینجا آمده، حکمی داشته و بیان‌گر نکته‌ای است و باید همین جا می‌آمده است. توضیح این مطالب را مفصل در آن کتاب داه‌ایم. با یک توسل این مشکل ما برای همیشه حل شد و امیدواریم که برای دیگران نیز مفید باشد. مقصود این است که اگر کسی درِ خانه این کریمه اهل‌بیت(س) برود، دست خالی برنمی‌گردد. (منبع: پرتوی از روی دوست، کرامات حضرت فاطمه معصومه(س))

​​​​​​​   عنایت ویژه حضرت معصومه(س)
به بیمار مبتلا به حصبه
آیت‌الله سید عزالدین زنجانی(ره) می‌فرماید: روزی به مریضی حصبه دچار شدم. حالم بسیار وخیم بود. در مدت مریضی، مرحوم حضرت امام و آیت‌الله آقا سیداحمد زنجانی(قد) خیلی در حق من بزرگواری نموده و بیش از اندازه لطف کردند. مرض آن‌قدر شدید بود که به‌حد یأس رسیده بودم. شنیده بودم، نمازی هست به‌نام عبدالرحیم قصیر که برای بر آورده شدن حاجات و رفع گرفتاری‌ها مؤثر است. گفتم چه خوب است، کسی این نماز را برایم بخواند؛ چون آدابی داشت که خودم نمی‌توانستم آن را انجام دهم. حضرت امام خمینی(ره) وقتی می‌شنوند، من چنین تقاضایی دارم، با اینکه نسبت به روایت‌کننده آن خبر اشکال داشتند، در عین حال برای انجام خواسته من، بزرگواری کرده بودند و این نماز را با تمام آدابش خوانده بودند و ظاهراً حرم مطهر رفته و آنجا خوانده بودند. خدا شاهد است، ایشان شب این نماز را می‌خوانند و فردای آن حالم رو بهبود می‌رود و شفای کامل پیدا می‌کنم. این نماز در حاشیه مفاتیح‌الجنان آمده است. شخصی به‌نام عبدالرحیم قیصر خدمت امام صادق(ع) می‌رسد و عرض می‌کند: فدایت شوم! برای رفع گرفتاریم، دعایی اختراع کرده‌ام. امام او را از خواندن آن دعا باز می‌دارد و دستورالعملی برای برطرف شدن گرفتاری‌ها و برآورده شدن حاجت‌هایش می‌دهد که آن دستورالعمل مشتمل بر غسل و دو رکعت نماز و سجده‌های طولانی است. (منبع: پیام انقلاب، ش 50)