printlogo


printlogo


آیت‌الله‌العظمی مظاهری در پیامی به هجدهمین دوره همایش «حکمت مطهر» تأکید کردند
توجه به خواسته‌های به‌حق نسل جوان برای برخورداری از یک زندگی سرافراز و آبرومند
این مرجع تقلید در پیامی به هجدهمین دوره همایش «حکمت مطهر»، با تأکید به توجه جدی به مشکلات جوانان، تصریح کردند: خواسته‌های به‌حق نسل جوان برای برخورداری از یک زندگی سرافراز و آبرومند، باید در رأس توجه مسئولان و کارگزاران کشور قرار گیرد و همگان باید به این آسیب اساسی توجه کنیم که اگر این مطالبات و انتظارات، به‌درستی پاسخ داده نشود قطعاً ما با بحران سرمایه اجتماعی بزرگی مواجه خواهیم شد که کمترین نتیجه خسارت‌بار آن، کاهش مشارکت‌های ملی و اجتماعی است.

به گزارش پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر حضرت آیت‌الله مظاهری، این مرجع تقلید، پیامی به هجدهمین دوره همایش «حکمت مطهر» صادر کردند که متن آن به این شرح است:
بسم‌الله الرحمن الرحيم
قال الله سبحانه وتعالی:
«إليه‏ يصعد الكلم‏ الطيب والعمل الصالح يرفعه»
به‌رغم گذشت چهل و چهار سال از شهادت اسفناک متفکر عالی‌مقام و اندیشمند بزرگ، مرحوم آیت‌‌الله شهید مطهری(قد)، هم ثلمه و خلأ فقدان آن استاد اسلام‌شناس برجسته، هنوز در جامعه اسلامی محسوس و ملموس است که؛ «ثلم‏ في‏ الإسلام‏ ثلمة لا يسدها شي‏ء» و هم به‌فضل خداوند متعال، آثار بنان و بیان آن دانشمند پرتلاش، همچنان مورد استفاده فرهیختگان و حق‌جویان است که؛ «ضرب الله مثلاً كلمةً طيبةً كشجرة طيبة أصلها ثابت وفرعها في السماء تؤتي‏ أكلها كل‏ حين‏ بإذن ربها».
همایش باسابقه «حکمت مطهر» که با هدف زنده نگاه داشتن یاد و نام و آثار علمی این شهید والامقام برگزار می‌شود، و از این جهت باید به اهتمام نیکوی متصدیان و دست‌اندرکاران آن آفرین گفت، اینک و در هجدهمین دوره خود، موضوع بسیار بااهمیت «جوانان» را مطمح نظر قرار داده است؛ موضوعی که یکی از مهم‌ترین و بلکه باید گفت، اساسی‌ترین نقطه هدف‌گذاری مرحوم شهید مطهری(رض) در عموم تلاش‌های علمی و فکری ایشان بوده است.
آن متفکر زمان‌شناس، به‌حق، یکی از موفق‌ترین اندیشمندان و مصلحان اسلامی بود که با روحیات و نیاز‌های فکری نسل جوان در زمانه خود، آشنایی کامل داشت و علاوه بر این، زبان آن نسل تکامل‌خواه و جستجوگر را به‌خوبی می‌دانست و با گوش جان، پیام‌ها و خواسته‌های به‌جای این نسل را می‌شنید و متناسب با آن نیازهای فکری و نظری، به‌موقع و بدون فوت وقت، به‌وسیله آثار ارزشمند خود با جوانان، ارتباط مؤثر و تعامل سازنده برقرار می‌نمود. آن استاد فهیم و نکته‌پرداز، به‌نیکی دریافته بود که اگر اذهان و ضمائر جوانان حق‌طلب، با حقایق سیراب نگردد، با مطالب ناحق پر خواهد شد و از این‌رو، تمام سعی مشکور خود را بر این نقطه اساسی متمرکز کرده بود که نسل جوان آن دوره را که از سویی با هجوم افکار مادی و الحادی مواجه بودند و از سوی دیگر، تحت سیطره فرهنگ غرب‌گرایی رژیم طاغوت قرار داشتند، به روش‌های متین علمی و فکری، با حقایق اسلام و معارف انسان‌ساز قرآن و عترت(ع) آشنا سازد و چه بسیار جوانان و محافل جوان که به دست قدرتمند دانش و بینش این استاد متفکر، در سرتاسر ایران و خارج از مرزهای این کشور، از خطر الحاد مارکسیستی و انحطاط لیبرالیستی و التقاط دینی گروهک‌های پر سر و صدای آن دوران نجات پیدا کرده و با آشنایی با حقایق نورانی قرآن کریم و عترت طاهره(س)، به رشد فکری و دینی دست یافته و به حیات طیبه نائل گشتند و سپس در مهم‌ترین مقاطع دوران معاصر یعنی در نهضت و انقلاب شکوهمند اسلامی و سپس در تأسیس نظام جمهوری اسلامی و پس از آن در بزنگاه‌های خطیر این نظام، نظیر دفاع مقدس و نظایر آن و همچنین در عرصه حوزه‌های علمیه و دانشگاه‌ها و متن جامعه اسلامی و محافل جوانان، نقش برجسته و سازنده نظری و عملی ایفا کردند و اثرات گسترده و عمیق مجاهدت‌های فکری آن استاد فکور را در مقام عمل و نظر به منصه ظهور درآوردند و هنوز نیز آن برکات بزرگ، بحمدالله والمنّه استمرار دارد و بی‌جهت نبود که امام بزرگوار «اعلی‌الله‌مقامه» توصیه فرمودند: «کتاب‌های این استاد عزیز را نگذارند، با دسیسه‌های غیراسلامی فراموش شود».
رحمت بیکران و رضوان بی‌پایان حق‌تعالی بر روح آن استاد شهید متفکر باد که بی‌تردید، حق بزرگی بر نسل جوان این کشور در آن دوره و دوره‌های پس از آن تا به امروز دارد و بی‌سبب نبود که استادان عظیم‌الشأن او یعنی امام راحل بزرگوار و حضرت علامه طباطبایی«قدس‌الله‌تعالی‌سرهما» در شهادت و فقدان اسفناک او، همچون پدر فرزند از دست‌داده، گریستند و ملت فهیم ایران نیز، در غم مصیبت او یکپارچه عزادار شد: «وسلام عليه يوم ولد ويوم يموت ويوم يبعث حيًا».
در این فرصت کوتاه و به‌مناسبت طرح مسئله مهم «جوانان» لازم می‌دانم، بر دو نکته اساسی، در این محفل فکری و فرهنگی تأکید نمایم:
نکته اول اینکه: همان‌گونه که مرحوم شهید مطهری«طاب‌ثراه» به‌خوبی دریافته بود، برخورد و مخاطبه با نسل جوان، بسیار خطیر و حساس است و باید براساس منطق و استدلال و واقع‌بینی در همه ابعاد مسائل نظری و مشکلات عملی جوانان، تنظیم و ساماندهی شود؛ زیرا اگر به سؤالات نظری و پرسش‌های نسل جوان که چه‌بسا، بسیار اندیشه‌سوز و ذهن‌آزار نیز باشد و همچنین به احساسات و عواطف این نسل پرتکاپو و نیز به خواسته‌های به‌حق و به‌جای آنان، پاسخ منطقی و صحیح داده نشود، قطعاً موجب سرخوردگی و ناامیدی و بی‌اعتمادی و در نهایت طغیان‌گری این نسل مطالبه‌گر خواهد شد و زیان آن برای جامعه انسانی، بسیار وسیع و عمیق خواهد بود.
روش مخاطبه و مواجهه با جوانان، روش دهن‌کجی و انتقاد و سرزنش و رمی به بی‌عقلی و بی‌دینی نیست؛ با چنین روشی محال است که بتوانیم، جلوی انحرافات دینی و کج‌روی‌های اخلاقی را در نسل جوان بگیریم. اگر خواهان هدایت و رشد نسل جوان هستیم، تنها راه متین و صحیح آن این است که: اولاً باید از نزدیک با درد و رنج جوانان آشنا شد و ثانیاً با زبان منطق و عطوفت و مهربانی با آنان، تعامل سازنده برقرار کرد؛ چنانکه در آن بیان بلند رئیس مذهب جعفری، حضرت امام صادق(س)، که این روزها در آستانه سالروز شهادت آن امام به‌حق ناطق، قرار داریم، آمده است که به بعضی از اصحاب خود که درباره مخالفان عقیدتی در آن روزگار از آن امام همام پرسیده بود، فرمودند: «فلا تخرقوا بهم أ ما علمت أن‏ إمارة بني‌أمية كانت‏ بالسيف والعسف والجور وأن إمارتنا بالرفق والتألف والوقار والتقية وحسن الخلطة والورع والاجتهاد فرغبوا الناس في دينكم وفيما أنتم فيه؛ با آنان خشونت نورزید؛ مگر نمی‌دانید که فرمان‌روایی و خلافت بنی‌امیه، مبتنی بر زور شمشیر و فشار و ستم بود؛ ولی حکمرانی و ولایت ما، مبتنی بر ملایمت و دوستی و متانت و تقیه و رفتار نیکو و پارسایی و کوشش فراوان است، پس کاری کنید که مردم به دین شما و مسلکی که دارید، رغبت و گرایش پیدا کنند».
قرآن کریم با اینکه دین و معارف تابناک آن را «حق و مطابق با حقیقت» معرفی می‌کند و آن را «حنیف و منطبق بر فطرت» برمی‌شمارد و «قیم و پایدار و به‌دور از هرگونه سستی» قلمداد می‌کند؛ ولی با همه این اوصاف، به پیامبر رحمت و محبت و دانایی(ص)، که سراسر وجودش، سرشار از عطوفت و مهربانی و نرم‌خویی با مردمان بود و برخلاف پاره‌ای از تفکرات اعوجاجی، ذره‌ای تلخی و تندی و خشونت در آن راه نداشت، به‌طور مکرر تصریح می‌فرماید که در ارائه دین و تعالیم دینی نباید تحمیل و اکراه و اجبار وجود داشته باشد: «فذكر إنما أنت مذكر، لست عليهم بمصيطر» «وما أنت عليهم بجبار فذكر بالقرآن من يخاف وعيد» و آیات بینات متعدد دیگر.
و اما نکته دوم که آن نیز برخوردار از اهمیت جدی است، این است که خواسته‌های به‌حق نسل جوان برای برخورداری از یک زندگی سرافراز و آبرومند، باید در رأس توجه مسئولان و کارگزاران کشور قرار گیرد و همگان باید به این آسیب اساسی توجه کنیم که اگر این مطالبات و انتظارات، به‌درستی پاسخ داده نشود و جوانان ما با معضلات بزرگی نظیر فشار بیکاری و افسانه مسکن و بحران افزایش سن ازدواج و فقر و تبعیض و فساد و اعتیاد و سایر آسیب‌های شکننده اجتماعی مواجه بوده و خود را در مقابله با این مشکلات خانمان‌سوز، بی‌پناه ببینند، قطعاً ما با بحران سرمایه اجتماعی بزرگی مواجه خواهیم شد که کمترین نتیجه خسارت‌بار آن، کاهش مشارکت‌های ملی و اجتماعی است.
تعالیم دینی و نیز تجربه تاریخ بشری به‌خوبی نشان می‌دهد که مردمی که با غول فقر، دست و پنجه نرم کنند، در جهات فرهنگی و دینی هم، قوت و قدرت خود را از دست می‌دهند؛ چراکه به مصداق آن سخن والای تکان‌دهنده که ائمه‌هدی(س) از رسول خدا(ص) نقل کرده‌اند که: «كاد الفقر أن يكون كفراً»، فقر، هم‌مرز با بی‌ایمانی است. پیامبر اکرم(ص) که به‌تعبیر خداوند متعال، تمام وجود مبارکش آکنده از نهایت دلسوزی برای ایمان مردمان بود؛ ولی به‌خوبی دریافته بود که تنگنای نان و گردباد اقتصاد ناسالم و معضلات طاقت‌فرسای معیشتی، چگونه دین و ایمان آدمی را در می‌نوردد و از این‌رو، با تضرع به پیشگاه خداوند مهربان عرضه می‌داشت: «اللهم بارك لنا في‌الخبز ولا تفرق بيننا وبينه فلو لا الخبز ما صمنا ولا صلينا ولا أدينا فرائض ربنا عز و جل!»
این بیان هشداردهنده رسول‌خدا(ص) باید نصب‌العین و در منظر دید هر روزه مسئولان کشور و همه دلسوزان این مرز و بوم و همه دغدغه‌مندان برای نسل جوان باشد و با نهایت جدیت و صداقت، تمام مساعی خود را در رفع معضلات اقتصادی مردم و خصوصاً مشکلات پیش روی جوانان به‌کار گیرند تا به امید خداوند تعالی، همگان به‌ویژه نسل جوان در این کشور اسلامی، برخوردار از یک زندگی آبرومندو سرافراز باشند و خدای ناخواسته، تعلق و پیوند آنان با دین و معارف دینی و نیز علاقه و دلبستگی آنان به کشور و وطن، پایمال ناتوانی‌ها و ضعف‌ها و خطاها و بی‌عملی‌های ما نشود که در این‌صورت، هم شاهد هجرت و قهر آنان از دین و هم، نظاره‌گر مهاجرت و ترک آنان از وطن خواهیم بود و این، مسلماً شایسته نظام اسلامی نیست.
هر دو نکته‌ای که به اجمال بیان شد، چه نکته اول که مربوط به ساحت اندیشه و فکر و نظر بود و چه نکته دوم که مربوط به عرصه اجرا و عمل می‌شود، مطمح نظر همه متفکران دینی و مصلحان اجتماعی از جمله مرحوم آیت‌‌الله شهید مطهری«اعلی‌الله‌مقامه» بوده و امید است، همه اندیشه‌ورزان و نیز همه مجریان و سیاست‌مداران، بدان توجه بیش از پیش نمایند. ان‌شاء‌الله.
از خداوند تعالی علو درجات استاد شهید مطهری(قد) و نیز صلاح و سداد نسل جوان و سرافرازی و تأیید ملت ایران را مسألت می‌نمایم. انه ولی الهدایة والتوفیق.
والسلام علیکم ورحمة‌الله وبرکاته.
حسین المظاهری- 9 / اردیبهشت / ۱۴۰3- 19 / شوّال / ۱۴۴5