لطفاً با لبخند وارد شوید! تلفن زنگ میزند. مادربزرگ است.
- الو! سلام مامانبزرگ! بفرمایید!
مادربزرگ میگوید: «شب عید غدیر همگی مهمان من هستید. یادتان نرود. تازه شعر هم باید بخوانی و همه را شاد کنی! یادت نرودها!»...
مهارت خوب حرف زدن در راه موفقیت و بهتر شدن شرایط کار، نحوه صحبت کردن اهمیت زیادی دارد. شاید شما ایدهها و راهکارهای بسیار خوبی در ذهن داشته باشید اما اگر نتوانید بخوبی آنها را بیان کنید، موفق نخواهید شد.اگر نحوه حرف زدن و تعامل کلامی شما با همکاران و مدیران مناسب نباشد، حتی دلسوزیهای شما برای رفع مشکلات مجموعهای که در آن کار میکنید به چشم نمیآید. این اشتباهات را در حرف زدنها و تعاملهایتان مرتکب نشوید...
راه سعادت شُکر نعمت پیامبر گرامی اسلام حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله و سلم:
• خداوند از بندهاى که پساز خوردن لقمهاى غذا و یا آشامیدن جرعهاى او را سپاس مىگوید، خشنود مىگرد...
مرا میشناسی (طرحی نو برای آموزش احکام به نوجوانان) چسب زخم سلام!
سلام! من چسب زخم هستم! دوست شما البته یک دوستِ عجیب و غریب!
تو را دوست دارم؛ اما هیچ وقت دلم نمیخواهد با تو باشم! دوست دارم همیشه در خانهی کاغذیام دراز بکشم و هیچ وقت بیرون نیایم!
چون وقتی که دست یا پا یا جاهای دیگر بدنت زخمی میشود از من استفاده میکنی و من هیچ وقت دوست ندارم دست و پای زخمی تو را ببینم! ولی خُب حادثه خبر نمیکند! داری سیب پوست میکَنی و کارتون تماشا میکُنی. یک دفعه به جای سیب، انگشتت را .... وای چه بد...
لطیفه رفیق باهوش
دو نفر باهم در پارک راه میرفتند. اولی میگه: اگر این درخت کاج میتوانست حرف بزنه، فکر میکنی به من چی میگفت؟ دومی میگه: بهت میگفت من بلوطم باهوش جان!
لطیفه 202
٭ سؤال نیمهشب
اولی: میشود یک سؤال از شما بکنم؟
دومی: نه! آخر مرد حسابی ساعت سه نصفهشب هم وقت سؤال پرسیدن است؟!
اولی: متشکرم. میخواستم بدانم ساعت چند است!
لطیفه
معلم: دلم میخواهد درست پنج دقیقه کلاس در سکوت کامل باشد. طوری که اگر سوزنی به زمین افتاد صدای آن را بشنویم. کلاس ساکت شد. هنوز یک دقیقه نگذشته بود که احمد گفت: ....
لطیفه
مردی در خانهی همسایه را بهشدت کوبید. وقتی صاحبخانه در را باز کرد، بدون مقدمه به او گفت: آقا، امروز صبح گربهی شما وارد خانهی ما شد و دو تا از جوجههایمان را گرفت و خورد! ....